بیوگرافی علی ضیا,زندگینامه علی ضیا,مشخصات علی ضیا,مشخصت علی ضیا,عکس

من ابتدا از طریق نویسندگی وارد رادیو جوان شدم و یك آیتم طنز در برنامه كاملا جوانانه را خودم می‌نوشتم و با لهجه كاشانی می‌خواندم. بعد آقای زاهدی كه صدای من را در برنامه آخرشه ـ كه در رادیو جوان پخش می‌شد ـ شنیدند با من تماس گرفتند و از من درخواست کردند نریشن برنامه گزینه جوان را اجرا كنم. ولی بعد از پذیرفته شدن در تست گویندگی قرار شد اجرای برنامه شروع خوب را به عهده بگیرم، ولی به دلیل فضای علمی ‌ای كه داشتم و اختراعی كه از من ثبت شده بود، اجرای برنامه گزینه جوان به من پیشنهاد شد و اولین برنامه‌ای بود كه به طور زنده من روی آنتن رفتم.

سید علی ضیا این همه انرژی را از كجا می‌آورد؟

این قطعا لطف و عنایت خداوند است كه به علی ضیا كمك می کند و انرژی ‌ام را تامین می‌كند. گاهی حقیقتا خسته یا ناراحت هستم، ولی با دیدن دوربین یا میكروفن انرژی دو چندانی در خود احساس می‌كنم و این ‌كه با مطالعه و تحقیق تلاش می‌كنم خودم را به روز نگه دارم و با دادن داده های جدید و نو به مخاطب او را راضی كنم. بیننده گناهی ندارد كه چهره عبوس یا ناراحت مرا تحمل كند، پس در مقابل بیننده فیلم بازی نمی‌كنم و سعی می‌كنم همواره شادی و انرژی خود را به مخاطب منتقل کنم، چرا که مخاطب ما باهوش است و اگر چیزی بگویی كه به آن اعتقاد نداشته باشی یا بخواهی نشاطی صوری یا داده های فرآوری نشده را به او تحویل دهی قطعا از پس قاب شیشه‌ای تصویر، آن را می فهمد. من برای شعور مخاطبم احترام زیادی قائل هستم و حتی تلاش می‌كنم از بهترین لباس‌هایم برای اجرا استفاده كنم.

با توجه به این‌ نکته كه سید علی ضیا هم در صدا و هم در سیما مشغول بوده، تفاوت بین مجری و گوینده از نگاه شما چیست؟

گوینده، متكی به متن است، ولی مجری متكی به متن نیست. در رادیو متن ‌ها را می‌خواندم، ولی آن را به زبان خودم و در راستای متن اصلی برای شنونده بیان می‌كردم، گوینده نباید حتی یك واو را در جمله جابه‌جا كند. ولی در برنامه‌ای كه ما در تلویزیون اجرا می‌كنیم متن‌هایی كه گفته می‌شود با هماهنگی گروه و اتاق فكر است و عقل جمعی تصمیم گیری می کند چه چیزی در حال حاضر باید روی آنتن بیان شود و این یک حسن است كه از قبل درباره صحبت‌ها فكر می‌شود. این فرق حتی بین مخاطب رادیو و تلویزیون نیز وجود دارد و من پس از 5 سال اجرا در رادیو زمانی خواستم بعضی از تكنیك ‌های اجرا در رایو را به تلویزیون بیاورم متوجه شدم به هیچ عنوان جواب نمی‌دهد. همین اصل درباره رادیو هم سازگار است و من پس از 11 ماه كه به رادیو بازگشتم مخاطب رادیو از من اصطلاحات تلویزیون را نمی پذیرفت. این دو رسانه معیارها، ساختارها، فضا و حتی مدیای متفاوتی با هم دارند و برای اجرا کردن باید این اصل را مد نظر داشته باشیم. با این‌كه اجرا را شكلی از هنر نمایش می‌دانم، ولی این مقوله به طور كلی از تئاتر جداست و علی ضیا در اجرا نقش كسی را ایفا نمی‌كند.

چه اندازه از اجرا های سید علی ضیاء در برنامه نیمروز مطابق متن بود؟

در گفتگو ها بر متن متكی نیستم و زمانی ممكن است فضا را به سمتی كه خودم تمایل دارم هدایت كنم و در این رابطه دستم باز است، ولی گاهی بعضی جاها حقیقتا هماهنگی لازمه كار است و باید صورت گیرد. درباره خبرها و حرف‌هایی كه بعد از خبر باید گفته شود حتما از قبل فكر می‌ شود و بداهه ‌پردازی نیز تا اندازه ای وجود دارد. گرچه اتاق فکر تصمیم گیری می کند كه نقطه صفر تا 100 برنامه كجا باشد، ولی علی ضیا نیز عضوی از همین اتاق فكر هست و بده‌ بستان ‌های این چنینی وجود دارد، ولی به طور عام دستم برای اجرا باز است. این‌كه مهمان برنامه را راه می‌برم یا با او مسابقه می‌دهم یا كف زمین می‌نشینم و از او می‌خواهم شعر بخواند همه از نمونه های این كار هستند.

عکس علی ضیاء

با توجه به این ساختار شكنی كه در بحث قبلی نیز به آن اشاره كردید، نترسیدید این نوع جدید اجرا را مخاطب از سید علی ضیا قبول نکند یا مورد انتقاد قرار بگیرید؟

نه. من به این بحث واقفم در مقابل هر چیز جدیدی كه می‌آید مقداری اینرسی وجود دارد و این مساله البته طبیعی است و بعد از مدتی نرمال می‌شود و مخاطب قطعا پذیرای آن می باشد و این بحث با توجه به پیامك ‌ها و تماس‌ های مردمی نیز قابل مشاهده بود و این‌كه این ساختارشكنی، كاری حساب شده بود كه از پیش در باره آن مطالعه شده و با فكر انجام می‌گرفت و كاری نبود كه یكباره و حساب نشده صورت بگیرد. بعد از این بابت من زیاد استرسی نداشتم و مخلص تمام كسانی هستم كه از من انتقاد می‌كنند، چون باعث می‌شود سید علی ضیا نقاط ضعفش ا بشناسد و در راستای هرچه بهتر شدن اجرا هایم تلاش کنم.

آیا علی ضیا تلاش می کند مهمانان برنامه را راضی نگه دارد؟

نه به هرگز این طوری نیست. بلكه من كاملا محترمانه با آنها برخورد می‌كنم و اگر هم انتقادی باشد یا با نظر آنان موافق نباشم با احترام، مخالفت خود را ابراز می‌كنم. بین جسارت و بی ‌ادبی یك مجری، مرز باریكی وجود دارد كه با اندكی نا آگاهی آن مجری دچار آسیب می‌شود و باید این نكته را در نظر داشته باشی كه نظر مهمان هم برای خودش محترم است و شان یك برنامه در تلویزیون بسیار فراتر از این است كه در آن به كسی بی ‌احترامی شود. مردم ما باهوش هستند و خودشان کردار درست یا نادرست را تمیز می‌دهند.

آیا علی ضیاء به این بحث اعتقاد دارد كه ظرفیت، عامل مهمی برای موفقیت یك مجری است؟

صد درصد همین‌طور است. شاید مثال بزنید افرادی هستند كه ظرفیت ندارند، ولی در كارشان موفق هستند، ولی من می‌گویم این افراد خودشان ضرر می‌كنند و در ذهن مردم جایی ندارند و من اگر بخواهم كار نامناسبی انجام دهم بیشتر از دیگران خودم را نکوهش می‌كنم، چراكه ما دیده می‌شویم و ممكن است کردار ما بر دیگران اثر بگذارد. زمانی تو بتوانی در میان مردم باشی و دغدغه آنان را داشته باشی، قطعا می‌توانی حرفشان را بیان كنی و آن ها تو را قبول می کنند. متاسفانه در اکنون به گونه‌ای است كه بعضی افراد به محض این‌كه اندكی شناخته می‌شوند از مردم فاصله می‌گیرند و رفتارهای عجیبی انجام می‌دهند كه در شأن آن ها نیست. در حالی كه اتفاقی نیفتاده و باید این طوری فكر كنی كه تو هم یكی از همین مردم هستی و قرار است حرف آنان را در رسانه بیان كنی. به نظر من علی ضیا هركس خدایش را گم كند، دچار غرور می‌شود و جدا شدن از مردم مهم‌ترین آسیب به یك هنرمند و بخصوص یك مجری است.

زمانی که مردم علی ضیا را می‌شناسند مسوولیتش بیشتر می‌شود. فكر نمی‌كنید این ها شعار باشد؟

بگذارید بقیه شعار بدهند ما عملی ‌اش می‌كنیم. (با خنده) ولی حقیقتا این یكی از دغدغه ‌های من است و برای همین تلاش می‌كنم از افراد با رفتار خاص دوری كنم و بیشتر با مردم در ارتباط باشم تا سخن آن ها را بفهمم. به نظر سید علی ضیا هویت شخصی هر فردی در این زمینه موثر است. این مهم است كه تو چه مرام، منش و فرهنگی ‌داری و مطالعه ‌ات چقدر است. اگر هویت انسان به خاطر گوهر درونی‌ اش باشد نه به واسطه شغلی كه دارد دچار این مشكلات نمی‌شود.

آیا سبک اجرای علی ضیا در برنامه نیمروز تغییر می‌كند؟

سبک اجرای من به تناسب زمان تغییر می‌كند. من تلاش می‌كنم بشدت خودم را به روز كنم. مخاطب ما این تغییر را درك خواهد كرد. گاهی با سبك اجرایم، گاهی با اصطلاحاتم و گاهی با اتفاقات استودیو پیش می‌رویم. به هر صورتی تلاش علی ضیاء و دیگر همکاران بر این است كه مخاطب از دیدن ما لذت ببرد. خوشبختانه نیمروز، روند رو به رشدی دارد و هر روز بهتر و بهتر می‌شود.

كار کردن با علی زاهدی چطور است؟

بسیار خوب و عالی است. علی زاهدی جزو معدود اشخاصی است كه واقعا دلسوزانه برایت خیرخواهی می‌كند، غصه ‌ات را می‌خورد و حتی اگر سرت هم داد بزند، باز از خیرخواهی اوست. اگر در مسیری كه او تشخیص می‌دهد تلاش كنی، هرگز دچار مشكل نمی‌شوی و امیدوارم این همكاری به همین خوبی ادامه پیدا کند.

با توجه به سبک صدایتان و جوان بودن شما، آیا سید علی ضیا تصمیم ندارد اجرای اخبار را تجربه کند و آن نوع اجرا را نیز در كارنامه خود داشته باشد؟

قطعا به سمت این نوع اجرا نخواهم رفت، چراكه من فضای راحتی دارم و به این سبک اجرا علاقه‌مندم. حتی اگر هم زمانی قرار باشد خبری را بخوانم آن را به شكل جدیدی اجرا خواهم نمود، چون دوره بسیاری از اجراها سرآمده و ما باید به سمت اجرا های ساده و ملموس برویم و حتی برای اخبار خواندن باید از این نوع اجرا های خشك و دور از زبان مردم، فاصله بگیریم.

نخستین برنامه ‌ای كه در رادیو اجرا كردید چه بود، اولین دستمزد تان چه اندازه بود و پس از شنیدن صدای سید علی ضیا چه احساسی داشتید؟

برای نخستین بار قرار بود فقط تكه‌ای با عنوان «ساعت 22، اینجا تهران است، صدای جمهوری اسلامی ایران» اجرا كنم كه آن را این‌گونه گفتم «ساعت 10 ، اینجا جوان، برو...» (با خنده) و اولین‌بار كه صدای علی ضیا را شنیدم فكر كردم كه صدایم چقدر از خودم بزرگ ‌تر است. اولین دستمزدم هم 20 هزار تومان بود.

مهم‌ترین فاکتور ماندگاری یك مجری از نظر سید علی ضیاء چیست؟

از نظر من 2 فاکتور اصلی و مهم هستند؛ اول این‌كه من نقش خداوند را بشدت در زندگی خودم پر رنگ و مهم می‌بینم و به این معتقدم كه هرچه او برایمان بخواهد خیر است و خوب. زمانی او برایم سختی می‌خواهد كه در این صورت هم باید مقاومت كنم و به راهم ادامه دهم و دوم این‌كه یك هنرمند باید حواسش به مردم باشد. اگر با مردم باشی و خودت را از آنها جدا نكنی و به گوشه گیری كشیده نشوی می‌توانی ماندگار باشی. آنچه در حال حاضر مغفول مانده این كه ما گاهی یكسری فاکتور ها را یادمان می‌رود و شاید گاهی به خاطر مشكلاتی كه برایمان ایجاد می‌شود ـ كه البته شاید از حسب مهر و محبت مردم باشد ـ هنرمندان خودشان را از مردم جدا می‌كنند و همین باعث فراموش شدن شدن یك مجری می‌شود.

علی ضیا بیشتر در چه زمینه ‌هایی مطالعه دارد؟

بیشتر به طور ویژه مطالعه می‌كنم، ولی در زمینه ‌های زیادی مطالعه دارم از جمله رمان، جامعه‌شناسی، فلسفه هنر و... ولی بیشتر فضای نشریات را ترجیح می‌دهم، چراكه یك مجری باید اطلاعاتش به گستره یك اقیانوس و عمق یك بند انگشت باشد.

سید علی ضیاء آینده را چطور می بیند؟

به نظر سید علی ضیا آینده را باید ساخت. به امید خدا من تصمیم دارم آینده را به گونه ای شایسته‌ای تغییر دهم. اول این‌كه تصمیم دارم خودم بسیار بهتر باشم و مانند بسیاری از كسانی كه اسطوره بودند مثل تختی كه مردم آن ها را به عنوان فرزند خود قبول کرده اند، دوست دارم لطف خداوند همواره شامل حالم باشد و بعد برنامه‌های بسیاری در ذهن دارم كه هم برای كشورم بتوانم مفید باشم و هم برای شهرم. من حتما برای كاشان تلاش می‌كنم و استعداد های بالقوه جوانان شهر کاشان را تا جایی كه بتوانم به فعل درمی‌آورم، اگرچه مشكلات فراوانی بر سر راهم هست، ولی مقاومت می‌كنم.

امیدوارم از این مصاحبه مفصل و جذابی که با علی ضیا شد لذت برده باشید.