قالب و افزونه وردپرس

جدیدترین رمان ها

اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
اخبار
اخبار سیستان
اخبار گوشی
اخبار سینما و بازیگران
خبر مهم
قیمت ماشین
گالری عکس
بازیگران
عکس عاشقانه
عکس ماشین
ترول جدید
عکس خنده دار
لباس عروس
لباس خواب
عکس حیوانات
مدل مانتو
فوتبالی
شال روسری
لباس مجلسی
کارت پستال
خوانندگان
لباس جدید
مدل کت دامن
مدل کفش زنانه
مدل کت شلوار
مدل تاپ مجلسی
عکس کارتونی
عکس جدید
لباس نوزاد پسرانه
لباس نوزاد دخترانه
کت تک دخترانه
مدل مو
مدل انگشتر
مدل شلوار لی مردانه
مدل کیف پسرانه
مدل کیف دخترانه
کد پیشواز
کد پیشواز همراه اول
کد پیشواز ایرانسل
کد پیشواز رایتل
پزشکی
بیماری
زیبای صورت
فناوری و ترفند
ترفند موبایل
ترفند کامپیوتر
لب تاپ
بیوگرافی
بیوگرافی بازیگران مرد
بیوگرافی خوانندگان
بیوگرافی بازیگران زن
دانلود اهنگ
اهنگ غمگین
اهنگ مجلسی
نوحه
دانلود اهنگ جدید
فال
فال حافظ
فال انبیاء
فال تولد
مرکز دانلود
دانلود برنامه
بازی اندروید
بازي كامپيوتري
بازي اندرويد
فیلم ایرانی
مسابقات ورزشي
اس ام اس
خنده دار
حال گیری
تولد
روز مادر
روز پدر
روز زن
عاشقانه
اس ام اس به سلامتی
تبریکی
مناسبتی
اس ام اس تسلیت
اس ام اس رفاقتی
اشپزی
جدیدترین غذاها
انواع دسر
عاشقانه
عاشقانه جدید
رمان
جدیدترین رمان ها
دانلود رمان
رمان عاشقانه
داستان
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
دارو های گیاهی
خواص روغن ها
خواص عرق ها
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
عکس خانواده زن بچه پژمان بازغي عکس خانواده زن بچه پژمان بازغي
ناموس کفتار خوب است یا نه ناموس کفتار خوب است یا نه
داستان کوتاه و زیبای عشق بی پایان داستان کوتاه و زیبای عشق بی پایان
سرم ویتامین سی لافارر سرم ویتامین سی لافارر
عکس های دیده نشده ريحانه پارسا لب دریا عکس های دیده نشده ريحانه پارسا لب دریا
عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش
اموزش خصوصی کردن اینستاگرام اموزش خصوصی کردن اینستاگرام
جواب جواد نکونام به بیانیه باشگاه فولاد خوزستان جواب جواد نکونام به بیانیه باشگاه فولاد خوزستان
لیزر درمانی خانگی لیزر درمانی خانگی
HMVC چیست HMVC چیست
با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام
زمان واریز و برداشت یارانه نقدی آبان ماه 1397 کی است زمان واریز و برداشت یارانه نقدی آبان ماه 1397 کی است
جدیدترین مدل آرایش عروس97 جدیدترین مدل آرایش عروس97
چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم
با این روش با کبودی و سیاهی دور چشم خودخداحافظی کنید با این روش با کبودی و سیاهی دور چشم خودخداحافظی کنید
چرا خانم ها زمان بارداری بد اخلاق میشوند چرا خانم ها زمان بارداری بد اخلاق میشوند
 درمان جدیدکبد چرب درمان جدیدکبد چرب
بهترین مدلهای لباس مجلسی بارداری بهترین مدلهای لباس مجلسی بارداری
شیک ترین مدلهای سفره عقد و تزیینات جایگاه عروس و داماد شیک ترین مدلهای سفره عقد و تزیینات جایگاه عروس و داماد
زندگینامه کامل و جدید محسن ابراهیم زاده خواننده + زندگی شخصی و عکس زندگینامه کامل و جدید محسن ابراهیم زاده خواننده + زندگی شخصی و عکس
عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد
شیک ترین  ست زرد و مشکی جدید شیک ترین ست زرد و مشکی جدید
 الناز محمدی فوری ازاد شد الناز محمدی فوری ازاد شد
تک عکس های شقایق جعفری جوزانی تک عکس های شقایق جعفری جوزانی
تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه
با این روش قد بلند بشید با این روش قد بلند بشید
روش جدید بدست آوردن لینک پروکسی و ارسال پروکسی برای دیگران روش جدید بدست آوردن لینک پروکسی و ارسال پروکسی برای دیگران
عکس های دیده نشده مهسا هاشمی بازیگر سریال بازی نقاب ها عکس های دیده نشده مهسا هاشمی بازیگر سریال بازی نقاب ها
مدل لباس های شب یلدا سال 97 مدل لباس های شب یلدا سال 97
فال روز پنج شنبه 9 آذر 1397جدید فال روز پنج شنبه 9 آذر 1397جدید
جدیدترین مدل های تزیین میوه شب یلدا جدیدترین مدل های تزیین میوه شب یلدا
زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی
عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان
کیست بارتولن مال چی است کیست بارتولن مال چی است
یک نفر یک نفر
چیکار باید کرد شیر مادر زیاد بشه چیکار باید کرد شیر مادر زیاد بشه
با این روش در  تلگرام طلایی دو اکانت داشته باشید با این روش در تلگرام طلایی دو اکانت داشته باشید
تک عکس عماد طالب زاده به همراه پسرش تک عکس عماد طالب زاده به همراه پسرش
عکس های جالب نيما شعبان نژاد عکس های جالب نيما شعبان نژاد
عکس جشن تولد دیده نشده  ملیکا شریفی نیا عکس جشن تولد دیده نشده ملیکا شریفی نیا
اموزش درست کردن شربت هل اموزش درست کردن شربت هل
خواص باور نکردنی شربت هل خواص باور نکردنی شربت هل
خنده دار ترین  جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار خنده دار ترین جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار
چرا بعد ورزش بی خواب میشیم چرا بعد ورزش بی خواب میشیم
روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام
ترکیب رنگ مو و تصاویری از رنگ موی مشکی پرکلاغی ترکیب رنگ مو و تصاویری از رنگ موی مشکی پرکلاغی
مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها
مدل های کفش بدون پاشنه زنانه مجلسی مدل های کفش بدون پاشنه زنانه مجلسی
بهترین روش درمان سنگ مثانه بهترین روش درمان سنگ مثانه
خواص موثر هل خواص موثر هل
آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 9592
کل نظرات : 1720
آمار کاربران
افراد آنلاین : 1
تعداد اعضا : 38

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 291
باردید دیروز : 937
ای پی امروز : 48
ای پی دیروز : 145
گوگل امروز : 5
گوگل دیروز : 20
بازدید هفته : 4,367
بازدید ماه : 15,380
بازدید سال : 338,556
بازدید کلی : 15,096,932
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
کتابی که بعد خواندن منفجر میشود عکس (1417)
عکسهای خالکوبی عجیب غریب رویه بدن انسان های عجیب غریب (1571)
عکس لو رفته از جیگرهای خوب و بامزه ایرانی (2359)
عکس جدید به دست رسیده از دختر و پسرای پولدار ایرانی (2867)
عکس کودکی مرتضی پاشایی (1422)
کفش 800 میلیونی رو ببینید عکس (1894)
این شاگرد رستوران همه رو شگفت زده کرد عکس (2192)
فکر نکنم همچین ماشین عروسی دیده باشید عکس (2032)
عکس لو رفته دختر پسر لخت لخت روی تخت (5450)
غیر قابل باوره جوان ترین پدر مادر ایرانی عکس (2039)
محاله اتو کردن سینه دخترا دیده باشید عکس (3130)
عمرا همچین کیس کامپیوتری دیده باشید عکس (1202)
بهتون قول میدم علی صادقی رو اینجوری ندیدن عکس (1913)
گران قیمت ترین ساندویچ دنیا رو ببینید عکس (1228)
کار خیلی بد این دختر دانشجو در خانه اش (2937)
عکسهای خوشگل ترین دختران جهان که تا بحال ندیدید (3080)
عمرا این نمونه ته ریش دیده باشید عکس (1493)
عکس باور نکردنی لیلا اوتادی بدون ارایش (2428)
محاله لیلا فروهر رو با این چهره دیده باشید + عکس (1963)
شگفت انگیزترین مدل مو دنیا عکس (1436)
عمرا سحر قریشی رو اینجور دیده باشید عکس (3030)
آرشیو لینک ها
جستجو

کدهای اختصاصی
تبلیغات

رمان جدید و قشنگ غروب عشق از فرانک زنگنه (قسمت دهم)

رمان جدید و قشنگ غروب عشق از فرانک زنگنه (قسمت دهم)

رمان جدید و قشنگ غروب عشق از فرانک زنگنه (قسمت دهم)

نام رمان : رمان غروب عشق

به قلم : فرانک زنگنه

خلاصه ی از داستان رمان:
عسل وسینا زوجی که عاشقانه همو میخواستن وبالاخره باهم ازدواج میکنن اما طی مدت کمی بعدازشروع زندگیشون مشکلاتی پیش میاد وباعث اتفاقات تلخ وشیرین بینشون میشه…

 

ادامه ی ماجرا:

بعداز خورد چایی سینارفت استراحت کنه منم آشپزخونه رومرتب کردم وبعد رفت حموم از حموم که در اومدم ساعتو نگاه کردم۴بود حوصله خشک کردن موهامو نداشتم سینا هنوز خواب بود حولمو دور سرم پیچدمو رفتم کنار سینا دراز کشیدم تو خواب قیافش خیلی ناز میشد مژه های بلندش روصورتش خودنمایی میکرد عاشق چشماش بودم یه لحظه وسوسه شدم چشماشو ببوسم سرموجلو‌بردمو هردوچشمشو بوسیدم تویک لحظه غافلگیرم کرد و دستمو گرفت وخودشو روم انداخت پس خواب نبود
+داشتی چیکارمیکردی وروجک شیطون من

ادامه مطلب بروووووووووووووو



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : انواع رمان , رمان خوب غروب عشق , دانلود رمان غروب عشق , رمان خوب چیه , رمان عاشقانه چیه , رمان میخوام , بهترین سایت رمان , وبلاگ رمان , دانلود رمان خوب غروب عشق , قسمت دهم رمان غروب عشق , غروب عشق رمان , قسمت اول تا دهم رمان غروب عشق , قسمت اول غروب عشق , قسمت اخر غروب عشق ,
بازدید : 788
تاریخ : سه شنبه 22 دی 1394 زمان : 23:48 | نویسنده : masoud293 | نظرات (2)

رمان جدید و پر طرفدار دوستی با مترسک (فصل اول تا فصل هشتم)

رمان جدید و پر طرفدار دوستی با مترسک (فصل اول تا فصل هشتم)

 تا جایی که یادمهـ همه منو یه دختر شرور و البته بی احساس فرض میکنن . بیخیال ِ اینا ، مهم اینه که خودم همچین فکری نمیکنم ، اینکه تا صبح بیدار بمونی و آهنگ گوش بدی و صبح تا بعد از ظهر بخوابی و بعد از ظهر تا شب کلاس باشی و بیرون شرور بودن نیست .
عرفان ــ ای جان بمیرم برای این دختر مظلوم ، لابد یادت رفته که تو نامزدی سحر چه آتیشی سوزوندی .
ــ هی پر رو تو اینجا چیکار میکنی ؟
عرفان ــ مگه نمیشه بیام خونه عمو جونم ؟
ــ خیر لازم نکرده عین گاو سرتو میندازی پایین میای اینجا ، به چه حقی حرفامو گوش میدادی ؟
عرفان ــ باران ؟ میدونی از چی خندم میگیره ؟ اینکه بیست و دو سالت شد و تو همچنان تو آینه با خودت حرف میزنی .
ــ الان کاری میکنم که گریتم بگیره بیشعور
" با عصبانیت رفتم سمتش تا یه سیلی بخوابونم تو گوشش که کمرمو گرفت و هلم داد ، اولین باری بود که نفسش به صورتم میخورد . چند لحظه ای همینجوری نگاهامون تو هم قفل شده بود که یه دفعه با صدای مریم به خودم اومدم و عرفانو هل دادم کنار . چشماش چهار تا شده بود ، بلند شدم و گفتم : "
ــ چته ؟
مریم ــ خانوم میخواستم بگم که زن عموتون گفتن عرفان بره خونه شام میخوان بخورن .
" رو کردم سمت عرفان و گفتم : "
ــ تو که هنوز عین جنازه نقش زمین شدی پاشو برو خونتون بینم .
عرفان ــ خوبه همش سه سال ازم بزرگتریا همچین بام حرف نزن ضعیفه .
ــ دهن منو باز نکن خروس بی محل
" عرفان با حرص به مریم که بر و بر مارو نگاه میکرد گفت : "
ــ برو پایین دیگه چیه ایستادی مارو میبینی ؟ مگه سینما اومدی ؟ اصلا" برو بگو عرفان نمیاد . شام رو با باران میخوره

ادامه مطلب بروووووووو



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : دانلود تمام قسمت های رمان دوستی با مترسک , قسمت اول رمان دوستی با مترسک , قسمت دوم رمان دوستی با مترسک , رمان خوب , رمان عاشقانه , رمان جدید میخوام , مال جالب میخوام , تمام قسمت های رمان دوستی با مترسک , همه قسمت های رمان دوستی با مترسک , قسمت اول تا اخر دوستی با مترسک , قسمت اخر رمان دوستی با مترسک ,
بازدید : 465
تاریخ : سه شنبه 22 دی 1394 زمان : 23:44 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان و اقعا جاللب طلوع از مغرب قسمت (آخر)

رمان و اقعا جاللب طلوع از مغرب قسمت (آخر)

تاریکی سوئیت نشان می داد آيلی ساعات بدی را گذرانده...می توانست جسم مچاله اش را سر تخت ببیند...چرا کسی یادش نبود 

که این دختر روزهای سختی را گذرانده...پدر گلاب نگران دختری بود که زندگی همه شان را جهنم کرده بود...فلور نگران نوه 

ی شش ماهه اش بود...اما آیلی...تنها..خودش...تنها...

رفت و سر تخت نشست...دستانش را گذاشت دو طرف سرش و شقیقه هایش را مالید...درد بودند...

ـ رفتن...؟

صدایش گرفته بود و بلند وکوتاه میشد...دستش را گذاشت روی پیشانی اش و پس کشید:نه...گلاب حالش بد شد...مامانت نذاشت 

برن...

ـ اون..اون بچه..اونجا بود..تو اتاق من روی تخت من...

دستش را گذاشت زیر بازویش و بلندش کرد: می ترسی...؟

سر تکان دادنش را در تاریکی هم دید..کمی جلو کشید و نیم تنه اش را بغل کرد...این بچه ی ترسیده را دوست داشت...بی حد و ادامه مطلب برووووو



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان قشنگ طلوع از مغرب , دانلود رمان طلوع از مغرب , رمان دیدنی طلوع از مغرب , رمان جالب طلوع از مغرب , جدیدترین رمان طلوع از مغرب , قسمت اخر طلوع از مغرب , قسمت اخر رمان طلوع از مغرب , رمان زیبای طلوع از مغرب , رمان میخوام میخوام ,
بازدید : 724
تاریخ : چهارشنبه 27 آبان 1394 زمان : 1:06 | نویسنده : masoud293 | نظرات (1)

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر    رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

خودشون می کنن حاج اقا!

باشه اما همسایه داري یعنی همین دیگه !جارو کن ! ابم بپاش!این ورم یه جارو بزن!جلو حجره حاج تقی رو!

چشم حاج اقا!

بازار یعنی همسایه ! همسایه یعنی خودت!ایندم و دستگاه و علم و کتل که میبینی الان هزار ساله پا برجا و برقراره به خاطر اینه که بازار بازاري رو داشته واسه خودش!.....................................

 

اخه حاج اقا همین حاج فتاح دیروز داشت جنس ما رو....

اون کاسبی یه پسر جون ! تجارته ! وقتش که برسه همین حاج فتاح پشت همسایه اش رو خالی نمی کنه ! خوب جارو بزن!

نگین به صداي باباش گوش می کرد و گاهی یه چرخ می زد این ور و گاهی بر می گشت و حاج حسن رو نگاه می کرد که یه خرده بعد فروشنده ي حجره اي که نگین جلوش ایستاده بود با شک و تردید به نگین گفت

همشیره ! دنبال کسی می گردین؟!

نگین یه مرتبه به خودش اومد و دید که دیگه موندن صلاح نیست و ممکنه باباش چشمش بهش بیفته راه افتاد طرف حجره ي حاج عباس اما دلش خون بود!

از اون طرف مهرداد همونجور که داشت اروم قدم می زد یه مرتبه چشمش افتاد به حاج حسن که داشت از دهنه ي بازار وارد می شد!

تند خودشو کشید کنار ! بدبختی این بود که بعضی بازاریا مهرداد رو می شناختن

خلاصه خودشو کشید کنار و مشغول نگاه کردن باباش شد و یه دنیا غم تو دلش نشست

ادامه مطلب بروید..........



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان جدید میخوام , داستنا جدید , جدیدترین داستان بوی نا , بوی نا داستان , بوی نا رمان , جدیدترین رمان ها , قسمت پنجم رمان , تمام قسمت های رمان بوی نا , رمان عاشقانه , رمان گوشی ,
بازدید : 374
تاریخ : پنجشنبه 07 آبان 1394 زمان : 22:31 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و پر طرفدار دیابت شیرین قسمت آخر

رمان جدید و پر طرفدار دیابت شیرین قسمت آخر

رمان جدید و پر طرفدار دیابت شیرین قسمت آخر

رمان جدید و پر طرفدار دیابت شیرین قسمت آخر

همراه بچه ها کنار دریا بودیم 
من و هانی کنار هم بودیم و داشتیم حرف می زدیم .
بقیه هم یا داشتن تو آب شنا می کردن یا قدم می زدن یا مثل ما نشسته بودن ، بچه ها هم که با شن بازی می کردن

-شیرین؟
-هوم؟
-یه کمکی ازت می خوام..................

-چی ؟
-می تونی واسه هیراد یه کاری بکنی ؟
با تعجب گفتم
-چه کاری؟
-می خوام یکی رو براش بگیرم
خندیدم و گفتم 
-برای داداش بد عُنُقت؟
با عصبانیت ساختگی گفت
-داداش به این دسته گلی دارم، چشه مگه ؟
خندیدم و گفتم 
-چش نیست گوشه؟
چشم غره ای رفت و گفت 
-لوس بی مزه! کمکم می کنی حالا؟
-کی هست این خانم خوش بخت یا شایدم بدبخت؟
زد به بازومو گفت
-جدی باش شیرین
-باشه بابا ، بگو حالا ؟
-نمیشناسی ، نمی دونم شایدم بشناسی !!
-بالاخره می شناسم یا نه ؟
چشم غره ای بهم رفت و گفت
-مارال

 

ادامه مطلب بروید.....



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : داستان دیابت شیرین , داستان جدید دیابت شیرین , رمان جدید دیابت شیرین , دانلود رمان دیابت شیرین , جدیدترین رمان دیابت شیرین , رمان قشنگ , رمان عاشقانه دیابت شیرین , رمان جالب , رمان میخوام , وبلاگ رمان , اخرین قسمت رمان دیابت شیرین ,
بازدید : 523
تاریخ : دوشنبه 04 آبان 1394 زمان : 23:34 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان واقعا قشنگ رمان هیچ کسان قسمت اخر 

رمان واقعا قشنگ رمان هیچ کسان قسمت اخر 

رمان واقعا قشنگ رمان هیچ کسان قسمت اخر 

همین لحظه بود که شنیدیم یه نفر کلید انداخت و در حیاط رو باز کرد.طولی نکشید که مسعود وارد پذیرایی شد و تا منو دید گفت : تو چجوری اومدی خونه؟!
برخلاف چیزی که فکر می کردم این بار عصبانی نبود.
- سلام.با داروین اومدم.
سورن – گفتم نباید بذاریم اون دیوونه پیشش بمونه، گوش نکردی.
مسعود نشست و گفت : من خیلی خوابم میومد، تو هم که داغون بودی.اون دیوونه تنها کسی بود که داشتیم..................................................

زیر لب گفتم : بیچاره داروین...
مسعود – البته از حق نگذریم زیاد هم دیوونه نیست.من می خواستم به بابا و مامانت بگم چه اتفاقی افتاده ولی داروین نذاشت.
- خوشحالم که متقاعدتون کرده!
مسعود – آره منم خوشحالم که بهشون نگفتم.چون احتمالا اینجوری گند زده میشد به عروسی علیرضا و نسترن.
سورن – مراسم شون کِی ئه؟
مسعود – پس فردا.بهراد، تو هم دعوتی.
تو اون شرایط بی معنی ترین چیز برام خبر عروسی اون دو تا بود...
- اوهوم.

ادامه مطلب بروید.........



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : قسمت اخر هیچ کسان , قسمت اخر زمان هیچ کسان , رمان جدید هیچ کسان , دانلود رمان ,
بازدید : 424
تاریخ : پنجشنبه 23 مهر 1394 زمان : 23:09 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان واقعا جدید و خوانده نشده دِل بند زده قسمت اخر  

رمان واقعا جدید و خوانده نشده دِل بند زده قسمت اخر  

رمان واقعا جدید و خوانده نشده دِل بند زده قسمت اخر  

دلسا:
کارم شده بود فکر کردن به بهرام و حرفش.اگه بگم تا مرز دیونگی رفتم دروغ نگفتم.
ستاره عادت داشت بعد از نهار بخوابه منم از فرصت استفاده کردم و از ویلا زدم بیرون و رفتم کنار دریا.طرفای ظهر بود و هوا رو به گرمی میرفت.
روی تخته سنگی نشستم و به دریا چشم دوختم.آرامشی که الان داشتم و حاضر نبودم با چیزی عوضش کنم.
نفس عمیقی کشیدم و با یه تکه چوب روی شن ها نقش کشیدم.به خودم فکر کردم.اینکه چطور اتفاق افتاد.چطور به بهرام دل بستم.من که با خودم عهد کرده بودم بعد از علی به هیچ مرد دیگه ای فکر نکنم.!.....................................

اما به جاش با مردی آشنا شدم که هم توی زندگیش سختی کشیده هم بازیگوش بوده.
و من تحمل همچین چیزایی رو نداشتم.ولی عاشق شده بودم و دست خودمم نبوده.
بهرام جایگاه بالایی توی زندگیم داره.دوستش دارم و دست خودمم نیست ولی دلمو شکست.شاید به قول ستاره باید میذاشتم برام توضیح بده ولی همین که اسم اون دختره رو آورد دیگه چیزی نشنیدم.
حسادت دخترانه ام کار دستم داده بود و دیگه راه برگشتی نداشتم.
-بازم رفتی تو فکر؟
سرمو برگردوندم و به ستاره نگاه کردم.نیمچه لبخندی زدم
-چکار کنم پس؟
-آخرش دیونه میشی ها.از من گفتن بود!
-زر نزن ستاره.به جاش بگو چکار کنم.
-حرف خواهر من حرف
-یعنی زنگ بزنم بهش؟
-اوهوم
-اصلا و ابدا

 

بقیه ادامه مطلب...............



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : قسمت اخر رمان دِل بند زده , تمام قسمت های رمان دِل بند زده , داستان دِل بند زده , دِل بند زده قسمت اخر , قسمت دوم دِل بند زده , قسمت هفدهم رمان دِل بند زده , دِل بند زده قسمت هفدهم , دانلود انواع رمان , داستنا جدید دِل بند زده , رمان رمان ,
بازدید : 245
تاریخ : چهارشنبه 15 مهر 1394 زمان : 12:58 | نویسنده : masoud293 | نظرات (1)

رمان جدید و قشنگ رمان طغیان قسمت اخر 

رمان جدید و قشنگ رمان طغیان قسمت اخر 

رمان جدید و قشنگ رمان طغیان قسمت اخر 

رمان جدید و قشنگ رمان طغیان قسمت اخر 

دستم رو روی شکم برجسته اش گذاشتم.خودش رو سرگرم سریال مورد علاقه اش کرده بود و میوه میخورد. انگشتم رو روی شکمش تکون دادم.خنده اش رو کنترل کرد.گستاخ تر کارم رو تکرار کردم. قلقلکش میشد.غرید: نکن!
خندیدم: دلم میخواد.... مال خودمه!
جیغ کوتاهی کشید و خندید: دردم میاد کیان!
اخم کردم: ناز نکنا.... هفت تا دختر میخوام... هفتا.... ناز و غمزه نیا که باید حالا حالاها....
میون اخم خندید: طلبت!!!.................................................................

دستم رو روی شکمش بیشتر تکون دادم. غش غش صداش توی گوشم پیچید. ظرف میوه اش برگشت روی قالی. نفسش از خنده میگرفت. صدای خرس درآوردم و چمپره زدم روش.بلند خندید و دستش رو روی سینه ام فشار داد: کیان تو رو خدا!
باز صدا درآوردم.بدن کوچیکش از صدام لرزید.صدای ظریف گریه اش توی خونه پیچید. پریسا کنارم زد و بلند شد .عصبانی با کوسن روی مبل به سرم کوبید: بیدارش کردی....
دنبالش راه افتادم.به اندام از حالت در رفته اش... به لباس گشاد و کوتاهش. به پاهاش که بعد از یه هفته که از زایمانش میگذشت هنوز ورم داشت. خم شد و پسرمون رو بغل کرد.از پشت چسبیدم بهش.سرم رو روی شونه اش گذاشتم و دستم رو از زیر دستش تا پوست نرم دست مشت شده پسرم بالا آوردم.پریسا تکونش میداد و زمزمه میکرد: ششش... بخوابه پسرم.... بابای خل و چلش اگه بذاره.... شششش

ادامه مطلب بروید.....



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان جالب طغیان , دانلود رمان طغیان , رمان جدید طغیان , رمان قشنگ طغیان , رمان میخوام , انواع رمان , رمان های جالب , قسمت اخر رمان طغیان ,
بازدید : 886
تاریخ : پنجشنبه 09 مهر 1394 زمان : 14:11 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

دست تو جیبش کرد و گردنبند مادرمو مثل پاندول ساعت جلو چشمم تکون داد.
لبخندی زدم و طاها گفت:دیدی پسش گرفتم؟
-خودش داد یه به زور گرفتی؟
طاها خندید وگفت:هیچ کدوم... نفهمید من برش داشتم... هنوز خبر نداره...
لبخندی زدم وگفتم:ببر بذار سرجاش... ادم از زنش نمیزنه...
و به اشپزخونه رفتم تا گازو یخچال و چک کنم... خوشبختانه تمام محتویات یخچال وداده بودم خانم سرمدی تا خراب نشن اونم با رضایت قبول کرد. خدا روشکر همسایه های خوبی داشتم................................

یه بار دیگه همه چیز وچک کردم و به هال برگشتم طاها با تعجب به گردنبند نگاه میکرد با دیدن من گفت: تی تی...
-هوم؟
طاها: یعنی چی...
-یعنی اگه بچه ات پسره... که بده به عروست... اگه بچه ات ...
یهو وسط حرفم پرید وگفت: دکترش میگه دختره... البته حدس زده هنوز ...
تو چشمام خیره شد وگفت:تی تی...

بقیه ادامه مطلب....



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : پدر خوب رمان , پدر خوب داستان , رمان عاشقانه , جدیدترین رمان ها , وبلاگ رمان , سایت رمان , رمان قشنگ , رمان جالب , قسمت ششم رمان پدر خوب ,
بازدید : 432
تاریخ : شنبه 04 مهر 1394 زمان : 22:55 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان واقعا جدید و جالب به رسم رقص کولی ها قسمت اخر

رمان واقعا جدید و جالب به رسم رقص کولی ها قسمت اخر

رمان واقعا جدید و جالب به رسم رقص کولی ها قسمت اخر

لیوان شربت رو لا جرعه سر می کشم .. شاید این همه التهاب فروکش کنه .
هنوز وسایل پذیرایی کامل چیده نشده که از جا می پرم .. دخترهایی که برای پذیرایی اومدند ، یکه می خورند .. اهمیت نمیدم ..
من باید اون غزال فراری رو پیدا کنم .. امروز باید همه ی حرف هایی که تلنبار شده رو بزنم ..
دستم رو سایه بون چشمام می کنم .
با چشم دنبالش می گردم و پیدا نمی کنم .. سرک می کشم و دیده نمیشه ..........................................................

قدم پیش می ذارم و باز هم گمه .
صدای عصای پیرمرد توجهم رو جلب می کنه .. سر می گردونم سمتش .. با طمانینه و غروری باورنکردنی پیش میاد .. ابهتی که روزی توی هر گام من بود .. چیزی که میون عشق به رامش گمش کردم .
نزدیکم که می رسه صدای عصا قطع میشه .. بهش تکیه می زنه و محکم میگه : بیا جوون . کارت دارم .
تا چادرش رو با هر قدم ، گردن میکشم .. دنبال اون دخترکی که فرار کرد .. با ورودمون به چادر ، میشم خود واقعیم .. کیانمهری که مغرور و سنگه .. درست مثل پیرمردی که جلوم نشسته .


پیرمرد به پشتی اش تکیه  بقیه ادامه مطلب.........



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان به رسم رقص کولی ها رو میخوام , دانلود رمان به رسم رقص کولی ها , رمان جالب به رسم رقص کولی ها , به رسم رقص کولی ها رمان , قسمت اخر رمان به رسم رقص کولی ها , قسمت های رمان به رسم رقص کولی ها , رمان جدید و به رسم رقص کولی ها , دانلود رمان جدید به رسم رقص کولی ها ,
بازدید : 480
تاریخ : شنبه 21 شهریور 1394 زمان : 23:28 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)
آخرین مطالب ارسالی
صفحات سایت
تعداد صفحات : 10