ما همیشه مفتخریم که جدیدترین هارو در این وب سایت برای شما
قرار بدهیم وبعد از روز ها گذشت امروز رمان زیبای دانلود رمان جدید میخواهم زندگی کنم رو گذاشتم
بازم دیر کردی ؟
- متاسفم اما . . .
همیشه همین رو می گی ، عجله کن داره دیر می شه . به راه افتاد و دوستش او را دنبال کرد . سکوت بین راه حامد را خسته کرد و گفت :
امروز چرا دیر اومدی ؟
سرش را بلند کرد و گفت : تو که می دونی تا شیرم رو نخورم مامان نمی گذاره بیام بیرون .
- مگر تو بچه ای ؟
با ناراحتی گفت : برای مامان بله !
حامد بر سرعت قدم هایش افزود و گفت : سریع؟؟؟؟؟؟؟
بقیه در ادامه مطلب