دلـم
بهــانه ی “تـو” را دارد!
تو می دانی بهانه چیست؟!
بهانه…
همان است که شب ها خواب از چشم خیس من می دزدد…
همان است که
روزها
میان انبوهی از آدم ها
چشمانم را پی تو می گرداند.
بهانه…
همان صبری است که به لبانم سکوت می دهد؛ تا گلایه ای نکنم ازنبودنت !
من صبورم…اما … مگر این دل دیوانه، صبر میداند چیست؟!؟