رمان جدید و جالب غروب عشق قسمت 25
رمان جدید و جالب غروب عشق قسمت 25
-الان دادگاه بودم برای طلاق
عمو مهرداد+تو چکارکردی؟
توقع نداشتم لحنش انقدر سرزنشانه باشه
از جام پاشدم
-تقاضای طلاق دادم همین
آرین+آخه چرا عسل
-چرااز خودش نمیپرسید خود خائنش یعنی بهتون نگفته که دوبار پرنیانو صیغه کرده
وبعد هق هقم بالا گرفت
صدای جیغ خاله سیمینو شنیدم
+یا پیغمبر مهرداد عسل چی میگه
-آروم باش خانوم
روزمین نشستم وگریمو سردادم
مامان بابا ماتشون برده بود
نفس با دیدن گریه من شروع به گریه کردنکرد از جام پاشدم وبه سمتش رفتم واز سپهر گرفتمش
بقیه ادامه مطلب....