رمان بغض تاريخي,رمان رمان رمان,داستان,داستان بغض تاريخي,رمان جدید

اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
اخبار
اخبار سیستان
اخبار گوشی
اخبار سینما و بازیگران
خبر مهم
قیمت ماشین
گالری عکس
بازیگران
عکس عاشقانه
عکس ماشین
ترول جدید
عکس خنده دار
لباس عروس
لباس خواب
عکس حیوانات
مدل مانتو
فوتبالی
شال روسری
لباس مجلسی
کارت پستال
خوانندگان
لباس جدید
مدل کت دامن
مدل کفش زنانه
مدل کت شلوار
مدل تاپ مجلسی
عکس کارتونی
عکس جدید
لباس نوزاد پسرانه
لباس نوزاد دخترانه
کت تک دخترانه
مدل مو
مدل انگشتر
مدل شلوار لی مردانه
مدل کیف پسرانه
مدل کیف دخترانه
کد پیشواز
کد پیشواز همراه اول
کد پیشواز ایرانسل
کد پیشواز رایتل
پزشکی
بیماری
زیبای صورت
فناوری و ترفند
ترفند موبایل
ترفند کامپیوتر
لب تاپ
بیوگرافی
بیوگرافی بازیگران مرد
بیوگرافی خوانندگان
بیوگرافی بازیگران زن
دانلود اهنگ
اهنگ غمگین
اهنگ مجلسی
نوحه
دانلود اهنگ جدید
فال
فال حافظ
فال انبیاء
فال تولد
مرکز دانلود
دانلود برنامه
بازی اندروید
بازي كامپيوتري
بازي اندرويد
فیلم ایرانی
مسابقات ورزشي
اس ام اس
خنده دار
حال گیری
تولد
روز مادر
روز پدر
روز زن
عاشقانه
اس ام اس به سلامتی
تبریکی
مناسبتی
اس ام اس تسلیت
اس ام اس رفاقتی
اشپزی
جدیدترین غذاها
انواع دسر
عاشقانه
عاشقانه جدید
رمان
جدیدترین رمان ها
دانلود رمان
رمان عاشقانه
داستان
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
دارو های گیاهی
خواص روغن ها
خواص عرق ها
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
روش نگهداری كاج مطبق روش نگهداری كاج مطبق
تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا
اسان ترین روش اشتراک استوری برای دوستان نزدیک در اینستاگرام اسان ترین روش اشتراک استوری برای دوستان نزدیک در اینستاگرام
مدل لباس های شب یلدا سال 97 مدل لباس های شب یلدا سال 97
مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران
دلم یک نفر را می ‌خواهد دلم یک نفر را می ‌خواهد
با این روش حافظه قوی داشته باشین با این روش حافظه قوی داشته باشین
اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال
عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد
تیپ جدید محسن ابراهیم زاده تیپ جدید محسن ابراهیم زاده
نحوه جدید درست کردن ترش شامی نحوه جدید درست کردن ترش شامی
چطوری باید از چسبیدن ژله به ظرف جلوگیری کنیم چطوری باید از چسبیدن ژله به ظرف جلوگیری کنیم
عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش
زیباترین ست لباس برای آقایان در مهمانی‌ های رسمی و مهم زیباترین ست لباس برای آقایان در مهمانی‌ های رسمی و مهم
ناموس کفتار خوب است یا نه ناموس کفتار خوب است یا نه
مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها
تک عکس های شقایق جعفری جوزانی تک عکس های شقایق جعفری جوزانی
عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران
چرا پسته گران شد چرا پسته گران شد
با این روش موهاتون صاف کنید با این روش موهاتون صاف کنید
بهترین عکس الهه حصارى بهترین عکس الهه حصارى
جدیدترین عکس ارسلان قاسمی جدیدترین عکس ارسلان قاسمی
جدیدترن روش های کاشت ناخن با طراحی جدیدترن روش های کاشت ناخن با طراحی
اموزش کامل دیلیت اکانت تلگرام اموزش کامل دیلیت اکانت تلگرام
متن  حرفِ دل و حرفِ حساب متن حرفِ دل و حرفِ حساب
فال جدید روز پنج شنبه 22 آذر 1397 فال جدید روز پنج شنبه 22 آذر 1397
عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان
فرج با دعاهاش فرج با دعاهاش
جدیدترین و زیباترین مدلهای تزیین ماشین عروس جدیدترین و زیباترین مدلهای تزیین ماشین عروس
اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام
خواص باور نکردنی شربت هل خواص باور نکردنی شربت هل
آموزش آرایش صورت عروسکی آموزش آرایش صورت عروسکی
دلیل بچه دار نشدن رضا عطاران از زبان خودش مشخص شد دلیل بچه دار نشدن رضا عطاران از زبان خودش مشخص شد
خنده دار ترین  جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار خنده دار ترین جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار
روش های برای درمان جای سوختگی پوست روش های برای درمان جای سوختگی پوست
اموزش خصوصی کردن اینستاگرام اموزش خصوصی کردن اینستاگرام
بهترین روش درمان سنگ مثانه بهترین روش درمان سنگ مثانه
ناموس کفتار واقعیت داره یا نه ناموس کفتار واقعیت داره یا نه
اموزش کامل ساخت دکمه شیشه ای در تلگرام اموزش کامل ساخت دکمه شیشه ای در تلگرام
روش صحیح بستن دستمال سر روش صحیح بستن دستمال سر
با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام
زمان واریز و برداشت یارانه نقدی آبان ماه 1397 کی است زمان واریز و برداشت یارانه نقدی آبان ماه 1397 کی است
زیباترین مدل درست کردن ارایش عروس زیباترین مدل درست کردن ارایش عروس
روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام
با این روش در  تلگرام طلایی دو اکانت داشته باشید با این روش در تلگرام طلایی دو اکانت داشته باشید
خبر احتمال توقیف سریال «حوالی‌ پاییز» خبر احتمال توقیف سریال «حوالی‌ پاییز»
فرجکفتار بدرد چی میخوره فرجکفتار بدرد چی میخوره
بیوگرافی جدید و جالب زهرا اویسی بیوگرافی جدید و جالب زهرا اویسی
مدل های خوشگل لباس مجلسی دخترانه مدل های خوشگل لباس مجلسی دخترانه
عکس سلفی جدید مهناز افشار عکس سلفی جدید مهناز افشار
آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 9592
کل نظرات : 1720
آمار کاربران
افراد آنلاین : 6
تعداد اعضا : 38

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 1,349
باردید دیروز : 2,149
ای پی امروز : 165
ای پی دیروز : 248
گوگل امروز : 6
گوگل دیروز : 23
بازدید هفته : 1,349
بازدید ماه : 22,904
بازدید سال : 375,519
بازدید کلی : 15,133,895
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
کتابی که بعد خواندن منفجر میشود عکس (1419)
عکسهای خالکوبی عجیب غریب رویه بدن انسان های عجیب غریب (1574)
عکس لو رفته از جیگرهای خوب و بامزه ایرانی (2361)
عکس جدید به دست رسیده از دختر و پسرای پولدار ایرانی (2870)
عکس کودکی مرتضی پاشایی (1424)
کفش 800 میلیونی رو ببینید عکس (1897)
این شاگرد رستوران همه رو شگفت زده کرد عکس (2194)
فکر نکنم همچین ماشین عروسی دیده باشید عکس (2035)
عکس لو رفته دختر پسر لخت لخت روی تخت (5454)
غیر قابل باوره جوان ترین پدر مادر ایرانی عکس (2041)
محاله اتو کردن سینه دخترا دیده باشید عکس (3134)
عمرا همچین کیس کامپیوتری دیده باشید عکس (1204)
بهتون قول میدم علی صادقی رو اینجوری ندیدن عکس (1915)
گران قیمت ترین ساندویچ دنیا رو ببینید عکس (1230)
کار خیلی بد این دختر دانشجو در خانه اش (2939)
عکسهای خوشگل ترین دختران جهان که تا بحال ندیدید (3082)
عمرا این نمونه ته ریش دیده باشید عکس (1496)
عکس باور نکردنی لیلا اوتادی بدون ارایش (2434)
محاله لیلا فروهر رو با این چهره دیده باشید + عکس (1965)
شگفت انگیزترین مدل مو دنیا عکس (1438)
عمرا سحر قریشی رو اینجور دیده باشید عکس (3032)
آرشیو لینک ها
جستجو

کدهای اختصاصی
تبلیغات

رمان واقعا جدیدو خوانده نشده بغض تاريخي قسمت آخر

رمان واقعا جدیدو خوانده نشده بغض تاريخي قسمت آخر

رمان واقعا جدیدو خوانده نشده بغض تاريخي قسمت آخر

رمان واقعا جدیدو خوانده نشده بغض تاريخي قسمت آخر

امیر-می گم سانی خوب مخت می کشه ها
-امیرخان این سانی رو دست کم نگیرید خیلی با دقته
مهرشادبا لبخند گفت:مگه حنانه ازش تعریف کنه 
قلبم فشرده شدبه چشمای قشنگش زل زدموخواستم به کارم ادامه بدم که حسام گفت:حنانه تو بخون
-چی ؟؟من؟
مهرشاد-اره دیگه تو بخون
-من بلد نیستم
مهرشاد-یادمون نرفته قشنگ ایتالیایی می خوندی
-اون ماله گذشته ها بود خوب تو بخون................

امیر-می خوای بالا بیاریم حنانه خانوم؟ اینا که صدا ندارن
سانی با ادا گفت:نه فقط شوهر من صدا داره
نفس خندیدو چیزی گفت که مهرشاد جوابشو داد
بلاخره تصویب شدکه مهرشاد شب برهنه رو بخونه 
سانی-بچه ها دست بزنید تا بخونه دیگه ..این دوربین بوق نیستا چند سال دیگه فیلمو می بینیم ..حالتون می گیره 
-چرا؟
مهرشاد-چرا نداره که ..امیر سجاد که فقط می خوره ..نفسم که اینقدر با ناخوناش واین کرکای فرش بازی کرد که نگو..حسامم که چرت می زنه 
حسام یدونه زد تو سر مهرشاد وگفت:دیوونه خودتم بگوکه چرتو پرت می گی همش 
-بچه ها کوتاه بیاید .شروع کن مهرشاد
-بااجازه تون 
همه دست زدیمو مهرشاد شروع کرد
روبه روم شب وسیاهی 
بی کسی پشت سرم 
نمی تونم که بمونم 
باید از تو بگذرم 
دارم از نفس می افتم 
تو هجوم سایه ها
کاشکی بشکنه دوباره 
بغض این گلایه ها
اون که می شکنه تو چشمای تو تصویر منه 
گمشدن تو این شبه برهنه تقدیر منه 
دلم برای صداش تنگ شده بودم به چهره ای که برام عزیزترین چهره ی دنیا بود خیره شدم تا تو عمقش برم .چشماش پراز اب شده بودوکم کم داشت صداش می لرزید .گیتارو گذاشت زمینو کنار کشید
حسام-ضد حال واسه چی یه دفعه ول کردی
-خسته شدم خوب
امیر-نیست حنجره تم طلایی یه
سانی-معلومه داداشم خوش صداس
امیر-بعدی بخونه
حنانه-شما بخون امیراقا
امیر خندیدوخواست چیزی بگه که سانی گفت: نه تورو خدا این اصلا صدا نداره .فیلمم ضبط می شه در اینده بچه هام مسخره ش می کنن
همه خندیدنو امیر گفت : اصلا ولش کن بده من یه شاد بزنم بریزید وسط
امیر رفت جای حسامو پشت کیبرد نشست.
مهرشاد-بلدی بزنی امیر؟
-کاری نداره که
حسام –واقعا هم کاری نداره !!!
بعد از اینکه این حرفو زد به نفس نگاه کردو گفت : نفس خانوم هم که مارو تحویل نمی گیرن .فقط ریز ریز با مهرشاد خارجکی می حرفه
سانی-حسام مشغول باش.ظرف اجیلا داره ته می کشه ها
حسام یه نگاه دیگه به نفس کردو یه سیب از تو بشقابش برداشت

فصل هشتم

-مهرشاد می خوای کجا بری؟
-جایی نمی رم می رم پشتبوم ستاره ها رو رصد کنم
-بیام باهات؟
در خونه رو باز کردو گفت: بفرمایید
خندیدمو همراه باهاش از راه پله ها بالا رفتم
-حنانه چی می کنی با روزگار؟
لبخند زدمو در حالی که سعی می کردم به چشماش نگاه کنم گفتم: بگو روزگار با من چه می کنه؟
-نه بابا .فلسفی هم که شدی فسقلی
-اره دیگه ما اینیم
تلسکوپ تنظیم کردو گفت: نگاه کن ببین چه قشنگن.من عاشق کهکشانو ستاره هام 
علاقه ای نداشتم که به اسمون نگاه کنم دوست داشتم به خودش نگاه کنم زود چشم از اسمون گرفتمو گفتم : من دیدم تو ببین
-تو که کم نگاه کردی
-نگاه کن منم کنارتم
سرشو باشیطنت تکون دادو گفت: از دست تو
رو چهارپایه ای که اونجابود نشستموبهش چشم دوختم.دوسش داشتم ولی نه جوری که بخوام مانع خوشبختیش بشم .چقدر بدم میومد به دختر دیگه ای نگاه کنه .نفس عمیقی کشیدموبدون تلسکوپ به اسمون خیره شدم.نفهمیدم از کی بهم نگاه می کردو متوجه م بود
کمی کنار تر نشستمو گفتم: بشین رو چهارپایه
-نه مرسی تو راحت بشین
چیزی نگفتمو سرمو پایین انداختم .اومد کنارم نشستو گفت: حنانه نیوفتی
-تو نگه م داری نمی یوفتم
لبشو گاز گرفتو گفت: شیطون شدی
-بودم نمی دیدی
دستشو روشونم حلقه کرد.تمام گرمی دنیایه دفعه تو وجودم نشست.یه حس امنیتو قشنگ بهم دست داد غرق لذت بودم که گفت: حنانه من تو رو مثله مثل ساناز دوست دارم
یه دفعه همه ی خوشیهام مرد.اب دهنمو قورت دادمو گفتم: منظورتو نمی فهمم
-حنا نگات عوض شده یه جوری شدی .من این نگاه تازه رو نمشناسم تو حنای سابق نیستی
-بده دوستت دارم؟
-اره بده
عصبی شدم از جام بلند شدمو گفتم: چرا؟؟
-چرا نداره
-چون نفسو می خوای مگه نه؟چرا خجالت می کشی خوب بگو
-بحث سراین نیست من نفسم دوست ندارم
-دروغ می گی من از چشمات می خونم 
-حنانه خواهش می کنم اذیتم نکن
-من اذیتت نمی کنم 
به گریه افتادم .اشکام میومدن پایینوهق هق می کردم سرشو لای دستاش گرفتو گفت: حنانه دیگه نمی شناسمت خیلی عوض شدی دیگه مثل سابق نیستی.منو ببخش نمی تونم دوستت داشته باشم
در حالی که هق هق می کردم گفتم: چون نفسو می خوای
عصبی شدو با فریاد گفت-می خواستمش اما عشقشو کشتم .می فهمی ؟ دیگه نمی خوامش .از روز بعد از عید دیدی که اصلا باهاش حرفم نمی زنم
-تورو خدا صداتو بیار پایین
-خوب بذار بشنوم .بذار بشنوم که من نفس می خوام .نفس .می فهمی؟اکسیژن می خوام می خوام بتونم نفس بکشم .می خوام دیگه اسپری نزنم می خوام دردام بمیرن.گوش میکنی
به گریه افتاده بود.دستمورودهنش گرفتم که دیگه داد نزنه .یه دفعه دولاشدوروزمین نشست.نمی فهمیدم هیچی نمی فهمیدم .اسپری؟نفس کشیدن!!!
کنارش نشستمو گفتم: اسم داری مهرشاد؟
خندید.خندیدواشکاش درشت درشت می اومدن پایین.دلم براش سوخت.سرشو تو بغلم گرفتمو گفتم:دیگه اذیتت نمی کنم تورو خدا اینجوری گریه نکن.مهرشاد خواهش می کنم.باشه سعی می کنم کم کم عشقتو از دلم بیرون کنم تا تو به عشقت برسی
سرشو از تو بغلم در اوردو با صدای خش داری گفت: تو هم گریه نکن
اشکامو با پشت دستم پاک کردمو گفتم: بدجنس ببین چه جوری سر یه آسم اذیتم می کنی
زدم توسرشو به شوخی گفتم:خاک تو سرت کنم
یه قطره اشک دیگه از چشمش اومد پایین که با انگشتم گرفتمش
-حنانه تو شبیه مامانمی
با افتخار گفتم:می دونم
-اخلاقت نه ها قیافتو می گم
-چطوره وقتی زن گرفتی یه مادرم بگیری.هستما
-لوس
-من خوابم میاد پاشو بریم پایین
-صبر کن تلسکوپو جمع کنم
-چشم
دلم پر ازغم بود چرا مهرشاد باید اسم داشته باشه .این همه ادم تو دنیا .چرا مهرشاد
-حنانه بریم
-بریم
از راه پله ها پایین میومدیم که گفت: می تونم بهت اعتماد کنم؟
-اوهوم
-کمی فکر کنم اگه صلاح بدونم بهت می گم
-باید بگی چون من ولت نمی کنم تا نگی
-کنه ای دیگه

فصل نهم
با صداي رعدو برق از خواب بلند شدم .عرق كرده بودمونفس نفس مي زدم .از كشوي ميزكنار تختم اسپريمو برداشتمو3 بار پشت سر هم زدم.خواب از سرم پريده بود.ساعت 3 نيمه شب بوددوست داشتم باكسي دردو دل كنم دوست داشتم خودمو خالي كنمو يكي رو شريك دردام كنم .دلم براي مامان تنگ شده بود .به تصوير قشنگش روي ديوار خيره شدم چيزي رو نمي ديدم اما تو تصورات خودم چهره رو باز سازي مي كردم .برخورد تگرگ با شيشه هاي اتاقم باعث شده بود صداي مورد علاقمو بشنوم .امشب شبش بود ! يه شب خاص ! يه شب كه مي تونست تا ابد ادامه پيدا كنه ! يه شب پر از بي ستارگي! چه خوب مي شد مي فهميدم ستاره م كدومه اما چه حيف كه هرچي تو اسمون گشتمو رصد كردم نتونستم پيداش كنم مي دونستم مي دونستم كه ستاره ي من نتونست از ستاره ي مامان جدا بشه وهمون موقع رفت .همه مي دونن امشب نه ماهي تو اسمونه ونه ستاره اي كه بهش دل خوش كنم .دفترمو كه توش داشتم كتابمو مي نوشتمو فقط خط پايانيش مونده بود برداشتموچراغ مطالعه مو روشن كردم 

وچه تلخ است و چه سرد است حرفهايي كه به گوش هيچ كس نخواهد رسيد واين بغض تاريخي كماكان ادامه خواهد داشت 
گرمي خاصي تمام وجودمو احاطه كرده بود .احساس مي كردم مامانم پيشمه .دفترو بستمو سرمو بالا اوردم مامان با لباس سفيدو بلندي به سمتم ميومدواغوششو برام باز كرد.بغضم شكست وگريه كردم بلاخره به ارزوم رسيدم اغوش گرم مادر 

فصل دهم

http://masoud293.ir/



صداي گريه همه فضاي خونه باغو پر كرده بود .عكس مهرشاد تو قاب مشكي رو به روم قرار گرفته بود .حالا مي فهمم دردش چي بود حالا مي فهمم چرا از همه چيز منع شده بود حالا مي فهمم اون نفس مي خواست اره اون چيزي رو مي خواست كه از وقتي به دنيا اومد نداشت ..
صداي جيغ وفرياداي ساناز اشك همه رو در مي اورد.دلم براش مي سوخت .دلم براي مهرشادم مي سوخت كه مادري نداشت .
چرا هميشه جنگ بي گناهارو از بين مي بره .چرا بزرگترين ضربه ها توي جنگا اتفاق مي افته .چرا بايد مهرشاد شيميايي باشه ..كسي باور نمي كرد كه مهرشاد اين همه سال گرفتار اين درد بوده همه مي دونستن كه مامانش تو مناطق جنگي پزشك بوده وپا به پاي همه مي جنگيده وبر اثر شيميايي شهيد مي شه اما كسي نمي دونست بچه اي كه بعد از شهادت مادرش به دنيا مياد امكان شيميايي بودنش قويه .اون موقع ها اينقدر كشور متشنج بوده كه كسي پيگير اين مسائل نباشه .اشكامو پاك كردمو به سمت ساناز رفتم 
منو از خودش روندو با هق هق گفت: حنانه 3 روزه كه تنهام گذاشته ديدي چه قدر نامرده ديدي اين همه سال رازشو پنهون كرد چرا بهم نگفت؟ چرا به بابا چيزي نگفت؟
تو بغلم گرفتمشو سعي كردم ارومش كنم :گفتم كه تو دفترش نوشته بود دردي كه درمان نمي شه رو نبايد گفت تا اطرافيان غصه نخورن
تو بغلم بيهوش شدچند تا از خانوما زير بغلشو گرفتنو به سمت اتاق بردنش .نفس مثل سنگ به روبه رو خيره شده بود دلم براش مي سوخت .براي همه دلم مي سوخت .بيشتراز همه دلم براي مهرشاد مي سوخت كه خودشو از همه چيز سلب كرد
##
كتابش چاپ نشد چون تو اسباب كشي عمو اينا دفترمهرشاد گم شد.چقدردلم سوخت كه حتي نوشته هاشم نموند ومن مي دونم كه اين داستان ادامه داره ومهرشادهايي بودنو هستنو ميانو مي رن كه تو زندگي شايد تنها چيزي كه مي خوان نفس باشه 
زندگي به حالت عادي برگشته ساناز سر خونه زندگيش رفته والان يه دختر بچه به اسم مهشاد داره .نفس وحسامم با هم نامزد كردنوروزگار خوبي رومي گذرونن
عمو بازم براي تجارت به مسافرت مي ره ودير به دير به ايران سر مي زنه 
منم چون دفتر مهرشادو قبل از گم شدن خوندم تصميم گرفتم از زبون خودم بنويسمشو به نام مهرشاد وبه اسم بغض تاريخي چاپش كنم 


http://masoud293.ir/


بچه ها سلام 
1-شرمنده دير تموم شد
2-مي دونم دوسش نداشتيد
3-همه ي داستانا نبايد خوب تموم شن چون نصفه جريانات زندگيمون به تلخي تموم ميشه
4-هول هولكي تمومش كردم كه رو دستم نمونه
5-كم لطفي نكنيدو فحشم نديد
6-خيلي مقسي قربونتون بره 
7-لطف كرديد خونديدش
8-ديگه حرفي نمونده
9-گفتم كه ديگه حرفي نمونده
10- اي بابا منبع رمان فا

 

 

درباره : رمان عاشقانه ,

نمایش این کد فقط در ادامه مطلب
برچسب ها : رمان عاشقانه بغض تاريخي ,
بازدید : 294
تاریخ : چهارشنبه 21 مرداد 1394 زمان : 23:33 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)
مطالب مرتبط
آخرین مطالب ارسالی
ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش