داستان جدید و کوتاه عسل و زهر
داستان جدید و کوتاه عسل و زهر داستان جدید و کوتاه عسل و زهر
برترین ها: مرد خیاطی کوزه ای عسل در دکانش داشت. یک روز می خواست دنبال کاری برود. به شاگردش گفت: این کوزه پر از زهر است!مواظب باش آن را دست نزنی!شاگرد که می دانست استادش دروغ می گوید حرفی نزد و …
بقیه ادامه مطلب.......
داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش
داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش
داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش
پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را “ابر نیمه تمام’ گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟
شیوانا از “ابر نیمه تمام’ پرسید:’ چطور فهمیدی که عاشق شده ای؟!’
پسر گفت:’ هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!’
ادامه مطلب برووووووووو