قالب و افزونه وردپرس

جدیدترین رمان ها

اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
اخبار
اخبار سیستان
اخبار گوشی
اخبار سینما و بازیگران
خبر مهم
قیمت ماشین
گالری عکس
بازیگران
عکس عاشقانه
عکس ماشین
ترول جدید
عکس خنده دار
لباس عروس
لباس خواب
عکس حیوانات
مدل مانتو
فوتبالی
شال روسری
لباس مجلسی
کارت پستال
خوانندگان
لباس جدید
مدل کت دامن
مدل کفش زنانه
مدل کت شلوار
مدل تاپ مجلسی
عکس کارتونی
عکس جدید
لباس نوزاد پسرانه
لباس نوزاد دخترانه
کت تک دخترانه
مدل مو
مدل انگشتر
مدل شلوار لی مردانه
مدل کیف پسرانه
مدل کیف دخترانه
کد پیشواز
کد پیشواز همراه اول
کد پیشواز ایرانسل
کد پیشواز رایتل
پزشکی
بیماری
زیبای صورت
فناوری و ترفند
ترفند موبایل
ترفند کامپیوتر
لب تاپ
بیوگرافی
بیوگرافی بازیگران مرد
بیوگرافی خوانندگان
بیوگرافی بازیگران زن
دانلود اهنگ
اهنگ غمگین
اهنگ مجلسی
نوحه
دانلود اهنگ جدید
فال
فال حافظ
فال انبیاء
فال تولد
مرکز دانلود
دانلود برنامه
بازی اندروید
بازي كامپيوتري
بازي اندرويد
فیلم ایرانی
مسابقات ورزشي
اس ام اس
خنده دار
حال گیری
تولد
روز مادر
روز پدر
روز زن
عاشقانه
اس ام اس به سلامتی
تبریکی
مناسبتی
اس ام اس تسلیت
اس ام اس رفاقتی
اشپزی
جدیدترین غذاها
انواع دسر
عاشقانه
عاشقانه جدید
رمان
جدیدترین رمان ها
دانلود رمان
رمان عاشقانه
داستان
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
دارو های گیاهی
خواص روغن ها
خواص عرق ها
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
متن  حرفِ دل و حرفِ حساب متن حرفِ دل و حرفِ حساب
 درمان جدیدکبد چرب درمان جدیدکبد چرب
جدیدترین زندگینامه حسن ریوندی و همسرش + زندگی شخصی حسن ریوندی جدیدترین زندگینامه حسن ریوندی و همسرش + زندگی شخصی حسن ریوندی
با این روش موهاتون صاف کنید با این روش موهاتون صاف کنید
ترکیب رنگ مو و تصاویری از رنگ موی مشکی پرکلاغی ترکیب رنگ مو و تصاویری از رنگ موی مشکی پرکلاغی
سری جدید عکس های عاشقانه 97 سری جدید عکس های عاشقانه 97
چطوری باید از چسبیدن ژله به ظرف جلوگیری کنیم چطوری باید از چسبیدن ژله به ظرف جلوگیری کنیم
با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام با این روش رفع ریپورت تضمینی و خارج شدن از بلاک تلگرام
خواص جالب لبو برای سلامتی انسان خواص جالب لبو برای سلامتی انسان
روش ساخت ربات در پیام رسان سروش با استفاده از ربات روش ساخت ربات در پیام رسان سروش با استفاده از ربات
عکس بازیگران سریال ترکی خواهران و برادران عکس بازیگران سریال ترکی خواهران و برادران
مدل گوشواره‌هایی که الان مد شدن مدل گوشواره‌هایی که الان مد شدن
یک نفر یک نفر
عکسهای دیده نشده جدید بهنوش بختیاری عکسهای دیده نشده جدید بهنوش بختیاری
بازی محلی لپر وازی چیست بازی محلی لپر وازی چیست
شیک ترین  ست زرد و مشکی جدید شیک ترین ست زرد و مشکی جدید
عکس جشن تولد دیده نشده  ملیکا شریفی نیا عکس جشن تولد دیده نشده ملیکا شریفی نیا
زندگینامه باران احمدی دختر مهران احمدی از بازیگران  کشور زندگینامه باران احمدی دختر مهران احمدی از بازیگران کشور
بیوگرافی جدید و جالب زهرا اویسی بیوگرافی جدید و جالب زهرا اویسی
مدل جدید پالتو دخترانه زمستان 97 مدل جدید پالتو دخترانه زمستان 97
کت دامن های شیک جدید دخترانه مجلسی کت دامن های شیک جدید دخترانه مجلسی
 بنزین فقط و فقط با کارت سوخت بنزین فقط و فقط با کارت سوخت
 سری جدید عکس های مهسا هاشمی سری جدید عکس های مهسا هاشمی
زیباترین مدل پیراهن مجلسی شیک زنانه زیباترین مدل پیراهن مجلسی شیک زنانه
چیکار باید کرد شیر مادر زیاد بشه چیکار باید کرد شیر مادر زیاد بشه
مدل های شلوار زنانه و دخترانه ویژه پاییز 97 مدل های شلوار زنانه و دخترانه ویژه پاییز 97
تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا
خواص موثر هل خواص موثر هل
مدل های کفش بدون پاشنه زنانه مجلسی مدل های کفش بدون پاشنه زنانه مجلسی
روش صحیح بستن دستمال سر روش صحیح بستن دستمال سر
اموزش کامل ساخت دکمه شیشه ای در تلگرام اموزش کامل ساخت دکمه شیشه ای در تلگرام
دمنوشهای خواب آور جدید دمنوشهای خواب آور جدید
بهترین روش پوشیدن شلوار جین در فصل پاییز بهترین روش پوشیدن شلوار جین در فصل پاییز
شیکترین پیامک و دلنوشته های زیبا ویژه شب یلدا 97 شیکترین پیامک و دلنوشته های زیبا ویژه شب یلدا 97
جدیدترین عکسهای جوانه دلشاد بازیگر فیلم حوالی پائیز جدیدترین عکسهای جوانه دلشاد بازیگر فیلم حوالی پائیز
علت کم پشت شدن مو چیست علت کم پشت شدن مو چیست
عکس دیده نشده خانواده مونا کرمی+بیوگرافی عکس دیده نشده خانواده مونا کرمی+بیوگرافی
بیوگرافی جدید مونا کرمی + عکس بیوگرافی جدید مونا کرمی + عکس
عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک
تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه
تک عکس های شقایق جعفری جوزانی تک عکس های شقایق جعفری جوزانی
چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم
دعا دعا
زندگینامه کامل و جدید محسن ابراهیم زاده خواننده + زندگی شخصی و عکس زندگینامه کامل و جدید محسن ابراهیم زاده خواننده + زندگی شخصی و عکس
چرا پسته گران شد چرا پسته گران شد
مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران
نحوه فارسی کردن اینستاگرام بدون نیاز به نصب نسخه های غیررسمی نحوه فارسی کردن اینستاگرام بدون نیاز به نصب نسخه های غیررسمی
با این روش قد بلند بشید با این روش قد بلند بشید
تیپ جدید محسن ابراهیم زاده تیپ جدید محسن ابراهیم زاده
شیک ترین مدلهای سفره عقد و تزیینات جایگاه عروس و داماد شیک ترین مدلهای سفره عقد و تزیینات جایگاه عروس و داماد
آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 9592
کل نظرات : 1720
آمار کاربران
افراد آنلاین : 184
تعداد اعضا : 38

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 8,178
باردید دیروز : 1,370
ای پی امروز : 587
ای پی دیروز : 383
گوگل امروز : 5
گوگل دیروز : 15
بازدید هفته : 10,427
بازدید ماه : 40,213
بازدید سال : 392,828
بازدید کلی : 15,151,204
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
کتابی که بعد خواندن منفجر میشود عکس (1419)
عکسهای خالکوبی عجیب غریب رویه بدن انسان های عجیب غریب (1574)
عکس لو رفته از جیگرهای خوب و بامزه ایرانی (2361)
عکس جدید به دست رسیده از دختر و پسرای پولدار ایرانی (2871)
عکس کودکی مرتضی پاشایی (1424)
کفش 800 میلیونی رو ببینید عکس (1897)
این شاگرد رستوران همه رو شگفت زده کرد عکس (2194)
فکر نکنم همچین ماشین عروسی دیده باشید عکس (2035)
عکس لو رفته دختر پسر لخت لخت روی تخت (5454)
غیر قابل باوره جوان ترین پدر مادر ایرانی عکس (2041)
محاله اتو کردن سینه دخترا دیده باشید عکس (3135)
عمرا همچین کیس کامپیوتری دیده باشید عکس (1204)
بهتون قول میدم علی صادقی رو اینجوری ندیدن عکس (1915)
گران قیمت ترین ساندویچ دنیا رو ببینید عکس (1230)
کار خیلی بد این دختر دانشجو در خانه اش (2940)
عکسهای خوشگل ترین دختران جهان که تا بحال ندیدید (3083)
عمرا این نمونه ته ریش دیده باشید عکس (1496)
عکس باور نکردنی لیلا اوتادی بدون ارایش (2434)
محاله لیلا فروهر رو با این چهره دیده باشید + عکس (1965)
شگفت انگیزترین مدل مو دنیا عکس (1438)
عمرا سحر قریشی رو اینجور دیده باشید عکس (3032)
آرشیو لینک ها
جستجو

کدهای اختصاصی
تبلیغات

رمان جدید رمان احساس من قسمت پنجم

رمان جدید رمان احساس من قسمت پنجم

لب تاپو روی میزی گذاشتم .
-این عکس هارو کی گرفتی که من نفهمیدم
انا-خب دیگه اونش بماند اینو ببین همون موقع است که ارسان اومد ارایشگاه دنبالت ...ببین چه جوری داره با نگاهش می خورتت ....از بس که دوست داره
پوزخند زدم 
چه خوش خیاله 
-راستی کی می خوای برگردی اینجا 
انا-حالا فعلا که خونه خالمم نمی خوام روزهای اول زندگیتون مزاحمتون بشم 
دلم می خواست داد بزنم و بهش بگم داره اشتباه می کنه اما در جوابش فقط تونستم یه لبخند کج و کوله بزنم 
-راستی رابطت با رسول چطوره 
انا-ای بدک نیست 
-نمی خواین یه فکر درست و حسابی درباره زندگیتون کنید 
انا-نمی دونم ....می ترسم دوباره همه چیز خراب شه ....تو که وضع منو می دونی از کجا معلوم دوباره چند سال بعد درگیری پیدا نکنیم 
-مگه نگفتی باهاش حرف زدی...
انا-چرا ولی ....اون حق داره پدر شه ....می ترسم مثل امیر جا بزنه 
- دیوونه رسول واقعا دوست داره
تا خواست جواب بده گوشیش زنگ خورد 
انا-رسوله 

بقیه ادامه مطلب......



برچسب ها : داستان میخوام , رمان میخوام , جدیدترین رمان ها , رمان خوب , رمان عاشقانه , رمان جدید احساس من , فصل 5 رمان احساس من , قسمت 5 رمان احساس من , جدیدترین رمان احساس من , رمان های عاشقانه , رمان های جدید , داستان های جدید ,
بازدید : 191
تاریخ : یکشنبه 25 بهمن 1394 زمان : 22:27 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

 

رمان جدید و پر طرفدار رمان کتایون قسمت یازدهم و دوازدهم

رمان جدید و پر طرفدار رمان کتایون قسمت یازدهم و دوازدهم

رمان جدید و پر طرفدار رمان کتایون قسمت یازدهم و دوازدهم

رفتم : جانم
امیرمحمد : عزیزم چیزی که تو خانم ها کم و کسر نیست
: نه
امیرمحمد : الان شامم میارن .
همون موقع غذا رو آوردند
مامانی : مهمونی خوبی گرفتند
زن داییش : به مال ما که نمی رسید .
امیرمحمد : ببخشید من باید برم کار دارم .
همراهش رفتم : امیرمحمد
امیرمحمد : جانم عزیزم
: دارن شروع می کنند .
امیرمحمد دستش و انداخت دور کمرم من و به خودش چسبوند : هیچی نمیشه عزیزم فقط تو مراقب باش خوب پذیرایی بشن
: پایینم غذا دادی
امیرمحمد : آره همزمان شروع کردیم که زود تموم بشه ، حالا برو داخل گلم ، ناراحتم نباش .
روی میزها غذاها رو گذاشته بودند همه مشغول خوردن بودن .
به میزها سر زدم سوال می کردم کم و کسری نیست . همه تشکر می کردند . خانواده مامانیش اصلاً محل من ندادند .
خانم بهمنی : واقعاً که
بهش لبخندی زدم : هر کسی یک طوری دیگه
خانم بهمنی : ناراحت نشی ها ، ولی خدا رو شکر دیر اومدن
تو دلم : کاش نمی اومدن ، بعد از شام دوباره آهنگ گذاشتند شروع کردن به رقصیدن یواش یواش مهمون ها رفتند فقط یک عده ای برای عروس کشونی موندن .
سوار ماشین که شدم : خدا رو شکر به خوبی تموم شد .
امیرمحمد : میان عروس کشونی
: جدی

بقیه ادامه مطلب...........



برچسب ها : کتایون , نوشتن رمان , رمان پرطرفدار کتایون , کتایون رمانش , رمان میخوام , رمان جدید میخوام , رمان خوب میخوام , جدیدترین رمان ها , X تمام قسمت های رمان کتایون , کتایون قسمت اخرش ,
بازدید : 2604
تاریخ : یکشنبه 25 بهمن 1394 زمان : 21:38 | نویسنده : masoud293 | نظرات (1)

رمان جالب و قشنگ آوای بی قراری قسمت نهم

رمان جالب و قشنگ آوای بی قراری قسمت نهم

با اینکه از صبح کاری نکرده بودم جز صاف نشستم ، احساس خستگی می کردم . مریم توی سالن بود .منم رفتم و کنارش نشستم . دلم بدجوری پر بود . بدون اینکه بهش مجال صحبتی بدم شروع کردم تمام گفتگوهای خودم رو با امیر براش تعریف کردن .
مریم – آسمان نکن این کار رو . دلش رو نشکن .
- من ...
مریم – بابا اون بچه کوچولو هم فهمید که داییش داره برای تو می میره . آنوقت تو نشستی اینجا و داری میگی هنوز مطمئن نیستم .
- دست خودم نیست یه چیزی ته دلم داره وول می خوره .
مریم – ببینم مگه تو ازدواج نکردی ، خجالت نمی کشی تو روی شوهرت میگی که می خواهی حساب کاوه رو برسی . دست از سر این پسره ور دار . امیر خودش می تونه حسابش رو برسه . الان دیگه وظیفه اونه .
- یعنی میگی به بهرمند زنگ نزنم ؟
مریم – چرا بزن ولی نه به خاطر کاوه .
- پس به خاطر تو ؟؟؟؟؟!!!!!!

بقیه ادامه مطلب........



درباره : رمان , رمان عاشقانه ,
برچسب ها : دانولد رمان آوای بی قراری , رمان قشنگه آوای بی قراری , آوای بی قراری رمان , رمان میخوام , جدیدترین رمان ها , رمان زیبای آوای بی قراری , آوای بی قراری دانلود قسمت 10 رمان آوای بی قراری , سایت رمان , وبلاگ رمان ,
بازدید : 451
تاریخ : چهارشنبه 30 دی 1394 زمان : 0:39 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش    داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش

داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش

داستان جدید و پرطرفدار عشق و هوش

پسری جوان که یکی از مریدان شیفته شیوانا بود، چندین سال نزد استاد درس معرفت و عشق می آموخت. شیوانا نام او را “ابر نیمه تمام’ گذاشته بود و به احترام استاد بقیه شاگردان نیز او را به همین اسم صدا می زدند. روزی پسر نزد شیوانا آمد و گفت دلباخته دختر آشپز مدرسه شده است و نمی داند چگونه عشقش را ابراز کند!؟

 

شیوانا از “ابر نیمه تمام’ پرسید:’ چطور فهمیدی که عاشق شده ای؟!’

 

پسر گفت:’ هرجا می روم به یاد او هستم. وقتی می بینمش نفسم می گیرد و ضربان قلبم تند می شود. در مجموع احساس خوبی نسبت به او دارم و بر این باورم که می توانم بقیه عمرم را در کنار او زندگی کنم!’

 ادامه مطلب برووووووووو



درباره : داستان , داستان کوتاه ,
برچسب ها : داستنا جذاب عشق و هوش , رمان جذاب عشق و هوش , داستنا قشنگ , داستان کوتاه عشق و هوش , رمان کوتاه عشق و هوش , جدیدترین رمان ها , رمان جالب عشق و هوش , رمان قشنگ عشق و هوش , زیباترین رمان عشق و هوش , رمان باحال , رمان جالب , رمان زیبا , جدیدترین رمان عشق و هوش , عشق و هوش داستان , دانلود داستان عشق و هوش ,
بازدید : 248
تاریخ : یکشنبه 20 دی 1394 زمان : 0:45 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر    رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

رمان فوق العاده قشنگ بوی نا قسمت آخر

خودشون می کنن حاج اقا!

باشه اما همسایه داري یعنی همین دیگه !جارو کن ! ابم بپاش!این ورم یه جارو بزن!جلو حجره حاج تقی رو!

چشم حاج اقا!

بازار یعنی همسایه ! همسایه یعنی خودت!ایندم و دستگاه و علم و کتل که میبینی الان هزار ساله پا برجا و برقراره به خاطر اینه که بازار بازاري رو داشته واسه خودش!.....................................

 

اخه حاج اقا همین حاج فتاح دیروز داشت جنس ما رو....

اون کاسبی یه پسر جون ! تجارته ! وقتش که برسه همین حاج فتاح پشت همسایه اش رو خالی نمی کنه ! خوب جارو بزن!

نگین به صداي باباش گوش می کرد و گاهی یه چرخ می زد این ور و گاهی بر می گشت و حاج حسن رو نگاه می کرد که یه خرده بعد فروشنده ي حجره اي که نگین جلوش ایستاده بود با شک و تردید به نگین گفت

همشیره ! دنبال کسی می گردین؟!

نگین یه مرتبه به خودش اومد و دید که دیگه موندن صلاح نیست و ممکنه باباش چشمش بهش بیفته راه افتاد طرف حجره ي حاج عباس اما دلش خون بود!

از اون طرف مهرداد همونجور که داشت اروم قدم می زد یه مرتبه چشمش افتاد به حاج حسن که داشت از دهنه ي بازار وارد می شد!

تند خودشو کشید کنار ! بدبختی این بود که بعضی بازاریا مهرداد رو می شناختن

خلاصه خودشو کشید کنار و مشغول نگاه کردن باباش شد و یه دنیا غم تو دلش نشست

ادامه مطلب بروید..........



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان جدید میخوام , داستنا جدید , جدیدترین داستان بوی نا , بوی نا داستان , بوی نا رمان , جدیدترین رمان ها , قسمت پنجم رمان , تمام قسمت های رمان بوی نا , رمان عاشقانه , رمان گوشی ,
بازدید : 376
تاریخ : پنجشنبه 07 آبان 1394 زمان : 22:31 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان خوانده نشده خیلی قشنگ دل خوش به بودنت

رمان خوانده نشده خیلی قشنگ دل خوش به بودنت

رمان خوانده نشده خیلی قشنگ دل خوش به بودنت

ارام ضربه ميزنم به در اتاقش ....
با صداي ارامي ميگويد : بيا تو ...
در را باز ميکنم .... روي صندلي پيانو نشسته و از پنجره بيرون را نگاه ميکند ...
ميگويم : کجا سير ميکني ...
ميخندد : هيچي امروز هوا خيلي خوبه ... بنظرم تميزتر از هميشس ...
من : تا بوده همين بوده بهترم نميشه ....
کنارش مينشينم : اره هيچوقت خوب نميشه ..............................................................

ميگويم : چه خبرا؟
ميخندد مثل هميشه غمگين : خبرا که دست شماست اقا ....
لبخند ارامي ميزنم : شما که خودت بهتر از من حال و روزمو فهميدي ... شانس اورديم جا من عاشق بهار نشدي ....
بلند ميخندد : ديوونه ....
ادامه ميدهم : شما که بگي ديوونه از بقيه چه توقعي ميشه داشت ... 
ميخندد : خوبه بسه ديگه انقدر خودتو مظلوم نشون نده ماشالا واسه خودت هفت خطي هستي ...
ميخندم : جدي ؟؟ معلومه؟
ارام ميگويد : اره ... خوبه خوشم مياد زرنگي ... اما حق کسيو نميخوري ... 
نفس عميقي ميکشم : شما به من ياد دادي حرفم و بزنم و حقمو بگيرم ... بيشتر ازين ياد نگرفتم ...
سرش را تکان ميدهد : همين نماز خوندنت برا من اندازه تمام دنيا ارزش داره ...

ادامه مطلب بروید.....



برچسب ها : قسمت هجدهم زمان دل خوش به بودنت , دل خوش به بودنت قسمت اخر , اخرین قسمت رمان دل خوش به بودنت , رمان میخوام , رمان جدید میخوامداستان دل خوش به بودنت , جدیدترین رمان ها , رمان قشنگ , رمان جالب , داستان میخوام , دانلود رمان جالب ,
بازدید : 831
تاریخ : شنبه 18 مهر 1394 زمان : 0:26 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

رمان واقعا جدید و قشنگ پدر خوب قسمت ششم

دست تو جیبش کرد و گردنبند مادرمو مثل پاندول ساعت جلو چشمم تکون داد.
لبخندی زدم و طاها گفت:دیدی پسش گرفتم؟
-خودش داد یه به زور گرفتی؟
طاها خندید وگفت:هیچ کدوم... نفهمید من برش داشتم... هنوز خبر نداره...
لبخندی زدم وگفتم:ببر بذار سرجاش... ادم از زنش نمیزنه...
و به اشپزخونه رفتم تا گازو یخچال و چک کنم... خوشبختانه تمام محتویات یخچال وداده بودم خانم سرمدی تا خراب نشن اونم با رضایت قبول کرد. خدا روشکر همسایه های خوبی داشتم................................

یه بار دیگه همه چیز وچک کردم و به هال برگشتم طاها با تعجب به گردنبند نگاه میکرد با دیدن من گفت: تی تی...
-هوم؟
طاها: یعنی چی...
-یعنی اگه بچه ات پسره... که بده به عروست... اگه بچه ات ...
یهو وسط حرفم پرید وگفت: دکترش میگه دختره... البته حدس زده هنوز ...
تو چشمام خیره شد وگفت:تی تی...

بقیه ادامه مطلب....



درباره : رمان , جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : پدر خوب رمان , پدر خوب داستان , رمان عاشقانه , جدیدترین رمان ها , وبلاگ رمان , سایت رمان , رمان قشنگ , رمان جالب , قسمت ششم رمان پدر خوب ,
بازدید : 449
تاریخ : شنبه 04 مهر 1394 زمان : 22:55 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و رطرفدار روزان دیروزم قسمت آخر

رمان جدید و رطرفدار روزان دیروزم قسمت آخر

رمان جدید و رطرفدار روزان دیروزم قسمت آخر

ان روز کذایی یادم است... 
به تاریکی شب زل میزنم... به تصویرهایی که در ذهنم میکشم... به حرفهایی که هست و نیست... چه بخوام چه نخوام... چه سعی کنم نشنوم... چه بشنوم... من هیچ وقت به حرف کسی نبودم!!!
به قاب عکسی که به تقلید از خانه ی اقای کاویان اونها رو کنار هم چیدم... پدرم.. مادرم... سحر وبهزاد... دو نفری که برای خرید خانه شان از من پول قرض کردند... از منی که قرار نبود حتی پدرم محتاجم شود.
اهی میکشم... باورش سخته اما فردا مراسم عروسی منه ... مثل خیلی ها دلهره دارم... ومثل خیلی ها ... خوشحالم... ولی میترسم!
به لباس سفیدم خیره میشم...واقعا نمیدونم شانس به من رو کرد... یا یه امتحان الهی بود؟.....................................................

از اقای محبی باید ممنون می بودم که منو به دنیای نوشتن حرفه ای اشنا کرد... ولی همه ی احساسم رو به پول فروختم... اهی میکشم وروزان دیروزم... کتابی که هیچ منتقدی از من انتظار نداشت بعد ازدو رمان دیالوگ ارائه بدم...
روزان دیروزم ...
اهی میکشم... هیچ کس نمیدونه تمام خط به خط روزان دیروز براساس واقعیت بود ... لبخندی میزنم ... باید بخوابم... روز سختیه...
روزی که بعد از شب اتمام با شایان بود یادم است... کیان هم میخواست جویای حالم شود ولی... من طفره میرفتم...و هنوز هم میروم...طفره را میگویم.
شایان هم رفت... حتی نپرسیدم کجا...
کار به جایی رسید که بگویم خداحافظ واز خدا خواسته بگوید به سلامت ... بدون انکه بپرسد چرا!
هرچند دلیل های خوبی داشتم...

ادامه مطلب بروید...............



درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : روزان دیروزم , داستان روزان دیروزم , داستان میخوام , رمان میخوام , رمان جدید میخوام , رمان عاشقانه روزان دیروزم , رمان باحال , جدیدترین رمان ها , رمان جدید روزان دیروزم , قسمت اخر رمان روزان دیروزم , تمام قسمت های رمان روزان دیروزم ,
بازدید : 308
تاریخ : جمعه 23 مرداد 1394 زمان : 14:39 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

برام مهم نبود چه خبره... یا موضوع چیه ... یا ... فقط داشتم دنبال راه در رو میگشتم که با وجود کلی نگهبان در جای جای قصر شیخ این ممکن رو محال بنظر می رسوند!
یه نفر از اطرافیان شیخ دیلر( پخش کننده ی کارت) شد.
بهراد بازی وشروع کرد... چند نفر هم دورشون جمع شدند... زهیره کنارم ایستاد وگفت: شیخ بازی و میبره...
برام مهم نبود کی برنده است کی بازنده... از بهراد هم بخاری بلند نمیشد... پسره ی اشغال...................................

زهیره با هیجان گفت: شیخ از چیزی که دوست داره دست نمیکشه... شده باشه اون چیز و ازبین ببره اما نمیذاره کسی به مالش دست بزنه...
حرفهای زهیره رو نمی فهمیدم... 
شیخ پیر رو کرد. دو تا کارتش شبیه هم بود. دو تا هشت سیاه داشت . یه هشت پیک و هشت خاج...
بهراد لبخندی زد و استریت رو کرد.سه تا کارت ده داشت ...
شیخ با حرص ریشهاشو میجوید.
بازی جذابی نبود.
کسی به عربی چیزی گفت و زهیره به من اشاره کرد و مرد لبخند منفوری زد و به سمت میز رفت.
با کسلی پرسیدم: چی گفت؟
ازیه جا ایستادن خسته شده بودم. حالا که زهیره فارسی بلد بود دلم میخواست حرف بزنم... حوصله ام سرنره... واقعا در اون شرایط نگران کسلیم بودم!
زهیره گفت: پرسید شرط بازی سر چیه....
گفتم: خوب؟

بقیه ادامه مطلب



درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : رمان عاشقانه , دانلود قسمت سوم رمان حکم دل , رمان اندروید , رمان گوشی , رمان جاوا , رمان قشنگ , رمان باحال , جدیدترین رمان ها , تمام قسمت های رمان , قسمت دوم رمان حکم دل , قسمت اخر رمان , رمان حکم دل اخر ,
بازدید : 223
تاریخ : یکشنبه 17 خرداد 1394 زمان : 13:09 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)
آخرین مطالب ارسالی
صفحات سایت
تعداد صفحات : 2