رمان جدید سایه گذشته همینطور ما داخل رمان های دیگه هم گفته ایم رمان سایه گذشته هم جز رمان های قشنگ
داخل این سایت بزرگ است پس بازم میگم رمان جدید خواستید شماره خودتونو بزارید قسم نظرات تا از جدیدترین رمان ها باخبر باشید
این رمان هم قسمت اخرش است
به اطراف نگاه کردم از علی خبری نبود
با خودم گفتم حالا که علی نیست از سامی بخوام
..
بیاد تو اتاقم..که باهاش اتمام حجت کنم
با اشاره چشم وابرو به سامی..رفتم طرف اتاقم
سامی اومد تو اتاقم .. سریع بیرونو نگاه کردم تا کسی ازبیرون
سامی رو ندیده باشه... سریع درو بستم و قفل کردم
سامی از حرکتم شوکه شد!..کاری داشتی..؟
سامی تو رو خدا سایتو از زندگیم بردار
رمان جدید فریاد دلم اینم بگم اقا و یا خانمی که داری این رمان رو میخونی واقعا رومان جالب است
اگه دوست داری جدیدترین رمان رو به سفارش خوذت بزارم کافیه شماره
خودتو بزاری قسمت نظرات تا از جدیدترین رمان ها باخبر باشی اینم فصل 9 این رمان است
شب خوبی بود . زیاد با امیرحسین برخورد نداشتم یعنی سعی میکردم حتی نگاهم بهش نیفته میترسیدم هم از احساس خودم هم از برخورد اون !
اون شب بیشتر از هر وقتی میتن رو دوست داشتم . همش چسبیده بود به من ... راستش حالا که خودم مشکلم برطرف شده بود با دیدن متین بیشتر دلم میگرفت
وقتی نگاه چشمای قشنگش رو که با گنگی به همه نگاه میکرد رو میدیدم دلم میخواست تا قدرتشو داشتم و براش کاری میکردمhttp://masoud293.ir/
دوست نداشتم به این فکر کنم که باید تمام عمرش رو تو سکوت و تنهایی سپری کنه ..
هر وقت رد نگاه مریم رو دنبال میکردم میدیدم که به عسل خیره شده و از حرف زدنش یه لبخند کوچیک نشسته روی لبش و یه عالمه غصه تو چشماش خونه کرده ...
شاید اونجا تو اون جمع کسی به این چیزا زیاد دقت نمیکرد اما من همه شب دلم پیش متین و مریم و مهرداد بود .. و همه اونهایی که مثل متین و چند روز پیش خودم بودند !
حالا که سالم شده بودم انگار دیدم عوض شده بود ... انگار منم ناخواسته درگیر یه حس ترحم شده بودم
حالا هرچقدرم حسهای دیگه رو میاوردم وسط بازم ترحم بیشتر بود ...
و اون شب درک کردم معنی نگاه اطرافیانم رو وقتی نمیتونستم جواب سوالاشون رو بدم ... وقتی نگاهشون رنگ دلسوزی میگرفت و من چقدر از این نگاه ها بدم میومد
امروز رمان جدید عاشقم باش رو گذاشتیم واماده کرده ایم و قسمت
13 این رمان است حتما تا اخر بخونیدش نظر خوبتونم بزارید نظر یادتون نره
گاهی هر دو بیرون می رفتند و تا غروب باز نمی گشتند اما آنروز اتفاقی افتاد که زندگی ام را زیر رو کرد.احسان و دیوید از منزل خارج شدند و اعلا م کردند دیر هنگام باز می گردند.بی بی صدایم کرد وگفت:
- خانم تلفن با شما کار داره،مادرتان است.
گوشی را بر داشتم و گفتم:سلام مادر حالتون چطوره؟رضا خوبه؟
- خوبم عزیزم تو و شوهرت خوبید؟سفر بهشون خوش گذشته؟
- همگی خوبیم سفر اونا هم بد نبوده.
یک رمان بسیار جالب که اسمشم دزد وپلیس هس رو
گذاشتم اینو که حتما دانلود کن که خیلی جالبه وپر محتوا
هستش نظر خوبتم زار مارو خوشحال کن
دانلود در ادامه مطلب
داستان خانم منشی و خواهرش دکتر داستان بسیار جالب باحالی است که اماده کردیم و
برای شما گذاشته ایم امیداورم خوشتون بیاد نظر یادتنو نره
صدای زنگ تلفن روی میز منشی مطب هر روز به صدا درمیآمد اما در میان این همه بیماری که برای گرفتن وقت با مطب تماس میگرفتند زن ناشناسی بود که ادعایی عجیب داشت و میگفت از راز پنهانی خبر دارد که افشای آن برای آقای دکتر دردسرساز است. منشی جوان که از تماسهای زن ناشناس خسته شده و احساس خطر میکرد تصمیم گرفت موضوع را با دکتری که پیش وی کار میکند در میان بگذارد.
به گزارش وطن امروز، «آرمین» پزشک 49 سالهای که سالها در خارج از کشور زندگی کرده است وقتی ماجرای تماسهای زن ناشناس را شنید تصمیم گرفت خودش با وی صحبت کند.
آرمین که دلهره عجیبی داشت در انتظار تماس زن ناشناس بود تا اینکه موبایلش به صدا درآمد و زن ناشناس که صدای جوانی داشت ادعا کرد از راز پنهان زن و بچه پنهانیاش در آلمان خبر دارد و میداند افشای این راز زندگی آرمین را خراب خواهد کرد و پس از چند لحظه سکوت گوشی را قطع کرد.
دکتر وقتی این ادعاها
بقیه را در ادامه مطلب ببینید
رمان پسری بی هویت قسمت1 که امروز اماده شده است رو گذاشته این این رمان واقعا رمان زیبای
وقابل خواندان است حتما بخونیدش ونظر هم بگذارید
مرسی
الو آبی جون کجایی میدونی دلم برات تنگ شده ها
اوق حالم بد شد
سر ظهری ببین باید چه چرت و پرتی رو تحمل کنم
بی حوصله گوشی رو برداشتم و گفتم بنال
دخترک - وا خواب بودی عسیسم
ببخش بوس بوس نمیدونستم خوابی وگرنه بیدارت نمیکردم
من - گفتم بنال
با لحن لوسی گفت برو دست و صورتت رو بشور
تا سرحال بیای گلم
مهستی ام عشقت میدونم گیجی نشناختی !
من فهمیدم کدوم خری هستم
بقیه را ادامه مطلب ببینید
امروز دانلود رمان زیبای اله ناپاک رو گذاشتیم که خیلی رمان زیبای است