قالب و افزونه وردپرس

رمان عاشقانه جدید

اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
اخبار
اخبار سیستان
اخبار گوشی
اخبار سینما و بازیگران
خبر مهم
قیمت ماشین
گالری عکس
بازیگران
عکس عاشقانه
عکس ماشین
ترول جدید
عکس خنده دار
لباس عروس
لباس خواب
عکس حیوانات
مدل مانتو
فوتبالی
شال روسری
لباس مجلسی
کارت پستال
خوانندگان
لباس جدید
مدل کت دامن
مدل کفش زنانه
مدل کت شلوار
مدل تاپ مجلسی
عکس کارتونی
عکس جدید
لباس نوزاد پسرانه
لباس نوزاد دخترانه
کت تک دخترانه
مدل مو
مدل انگشتر
مدل شلوار لی مردانه
مدل کیف پسرانه
مدل کیف دخترانه
کد پیشواز
کد پیشواز همراه اول
کد پیشواز ایرانسل
کد پیشواز رایتل
پزشکی
بیماری
زیبای صورت
فناوری و ترفند
ترفند موبایل
ترفند کامپیوتر
لب تاپ
بیوگرافی
بیوگرافی بازیگران مرد
بیوگرافی خوانندگان
بیوگرافی بازیگران زن
دانلود اهنگ
اهنگ غمگین
اهنگ مجلسی
نوحه
دانلود اهنگ جدید
فال
فال حافظ
فال انبیاء
فال تولد
مرکز دانلود
دانلود برنامه
بازی اندروید
بازي كامپيوتري
بازي اندرويد
فیلم ایرانی
مسابقات ورزشي
اس ام اس
خنده دار
حال گیری
تولد
روز مادر
روز پدر
روز زن
عاشقانه
اس ام اس به سلامتی
تبریکی
مناسبتی
اس ام اس تسلیت
اس ام اس رفاقتی
اشپزی
جدیدترین غذاها
انواع دسر
عاشقانه
عاشقانه جدید
رمان
جدیدترین رمان ها
دانلود رمان
رمان عاشقانه
داستان
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
دارو های گیاهی
خواص روغن ها
خواص عرق ها
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
تک عکس عماد طالب زاده به همراه پسرش تک عکس عماد طالب زاده به همراه پسرش
 سری جدید عکس های مهسا هاشمی سری جدید عکس های مهسا هاشمی
خطای an error occurred در تلگرام از چیه خطای an error occurred در تلگرام از چیه
مدل های مانتو شیک متفاوت مدل های مانتو شیک متفاوت
عکس جشن تقدیر از رتبه های برتر فولیتو عکس جشن تقدیر از رتبه های برتر فولیتو
عکس سلفی جدید مهناز افشار عکس سلفی جدید مهناز افشار
روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام روش جدید غیرفعال کردن تبلیغات موبوگرام
اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام
زیباترین ست لباس برای آقایان در مهمانی‌ های رسمی و مهم زیباترین ست لباس برای آقایان در مهمانی‌ های رسمی و مهم
چرا بعد ورزش بی خواب میشیم چرا بعد ورزش بی خواب میشیم
شیک ترین  ست زرد و مشکی جدید شیک ترین ست زرد و مشکی جدید
عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران
زندگینامه باران احمدی دختر مهران احمدی از بازیگران  کشور زندگینامه باران احمدی دختر مهران احمدی از بازیگران کشور
شارژر اصلی و تقلبی را از کجا تشخیص بدیم شارژر اصلی و تقلبی را از کجا تشخیص بدیم
بازی محلی لپر وازی چیست بازی محلی لپر وازی چیست
بهترین روش درمان سنگ مثانه بهترین روش درمان سنگ مثانه
زیباترین مدل تور سر عروس جدید و شیک 2019 زیباترین مدل تور سر عروس جدید و شیک 2019
فال جدید روز پنج شنبه 22 آذر 1397 فال جدید روز پنج شنبه 22 آذر 1397
عکس های جالب نيما شعبان نژاد عکس های جالب نيما شعبان نژاد
چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم چطوری باید ژلاتو آفوگاتو درست کنیم
عکس های دیده نشده ريحانه پارسا لب دریا عکس های دیده نشده ريحانه پارسا لب دریا
جواب جواد نکونام به بیانیه باشگاه فولاد خوزستان جواب جواد نکونام به بیانیه باشگاه فولاد خوزستان
عکس های جدید و دیده نشده دیبا زاهدی و بیوگرافی مختصر عکس های جدید و دیده نشده دیبا زاهدی و بیوگرافی مختصر
روش جدید ساخت برچسب نام در اینستاگرام روش جدید ساخت برچسب نام در اینستاگرام
با این روش موهاتون صاف کنید با این روش موهاتون صاف کنید
جشنواره بهاره هندوها تا آمادگی ها برای مراسم اسکار جشنواره بهاره هندوها تا آمادگی ها برای مراسم اسکار
خنده دار ترین  جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار خنده دار ترین جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار
داستان واقعی مرد ثروتمند و پسرش داستان واقعی مرد ثروتمند و پسرش
قیمت روز دلار قیمت روز دلار
روش صحیح بستن دستمال سر روش صحیح بستن دستمال سر
فایده های چرت زدن فایده های چرت زدن
 علایم مسمومیت علایم مسمومیت
داستان جالب دو برادر داستان جالب دو برادر
جدیدترن روش های کاشت ناخن با طراحی جدیدترن روش های کاشت ناخن با طراحی
اموزش درست کردن شربت هل اموزش درست کردن شربت هل
تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا
با این روش حافظه قوی داشته باشین با این روش حافظه قوی داشته باشین
عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان
اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال
پرطرفدارترین اسامی نام های جدید پسر ایرانی پرطرفدارترین اسامی نام های جدید پسر ایرانی
جالبترین عکس های نهال سلطانی جالبترین عکس های نهال سلطانی
روش نگهداری كاج مطبق روش نگهداری كاج مطبق
عکس های جدید و دیده نشده مونا فائزپور عکس های جدید و دیده نشده مونا فائزپور
عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک
 قسمت آخر سریال ترکی خواهران و برادران چی میشه قسمت آخر سریال ترکی خواهران و برادران چی میشه
 الناز محمدی فوری ازاد شد الناز محمدی فوری ازاد شد
فرج با دعاهاش فرج با دعاهاش
زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی
یک نفر یک نفر
 درمان جدیدکبد چرب درمان جدیدکبد چرب
آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 9592
کل نظرات : 1720
آمار کاربران
افراد آنلاین : 95
تعداد اعضا : 38

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 1,782
باردید دیروز : 1,370
ای پی امروز : 517
ای پی دیروز : 383
گوگل امروز : 3
گوگل دیروز : 15
بازدید هفته : 4,031
بازدید ماه : 33,817
بازدید سال : 386,432
بازدید کلی : 15,144,808
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
کتابی که بعد خواندن منفجر میشود عکس (1419)
عکسهای خالکوبی عجیب غریب رویه بدن انسان های عجیب غریب (1574)
عکس لو رفته از جیگرهای خوب و بامزه ایرانی (2361)
عکس جدید به دست رسیده از دختر و پسرای پولدار ایرانی (2871)
عکس کودکی مرتضی پاشایی (1424)
کفش 800 میلیونی رو ببینید عکس (1897)
این شاگرد رستوران همه رو شگفت زده کرد عکس (2194)
فکر نکنم همچین ماشین عروسی دیده باشید عکس (2035)
عکس لو رفته دختر پسر لخت لخت روی تخت (5454)
غیر قابل باوره جوان ترین پدر مادر ایرانی عکس (2041)
محاله اتو کردن سینه دخترا دیده باشید عکس (3135)
عمرا همچین کیس کامپیوتری دیده باشید عکس (1204)
بهتون قول میدم علی صادقی رو اینجوری ندیدن عکس (1915)
گران قیمت ترین ساندویچ دنیا رو ببینید عکس (1230)
کار خیلی بد این دختر دانشجو در خانه اش (2940)
عکسهای خوشگل ترین دختران جهان که تا بحال ندیدید (3083)
عمرا این نمونه ته ریش دیده باشید عکس (1496)
عکس باور نکردنی لیلا اوتادی بدون ارایش (2434)
محاله لیلا فروهر رو با این چهره دیده باشید + عکس (1965)
شگفت انگیزترین مدل مو دنیا عکس (1438)
عمرا سحر قریشی رو اینجور دیده باشید عکس (3032)
آرشیو لینک ها
جستجو

کدهای اختصاصی
تبلیغات

داستان زیبا وقشنگ عاشقانه عشق تا پای جان رو امروز برای دوست دارن گذاشتم

روزی مرد ثروتمن
دی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.
 
شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟

مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفته‌ی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار می‌خواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم می‌گوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانی‌اش بی‌نظیر است. دخترم را نصیحت می‌کنم که فریب نخورد و کمی عاقلانه‌تر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمی‌دهد. من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.

شیوانا از دختر پرسید: چقدر



درباره : داستان عاشقانه ,
برچسب ها : عشق تا پای جان , رمان عشق تا پای جان , دانلود رمان عشق تا پای جان , داستان جدید وقشنگ , داستان زیبا , وبلاگ عاشقانه , متن عاشقانه , رمان شنیدنی , داستان اندروید , رمان اندروید , رمان عاشقانه جدید , رمان خانه مادر بزرگ , رمان جالب.رمان گوشی ,
بازدید : 303
تاریخ : دوشنبه 05 آبان 1393 زمان : 20:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید سایه گذشته همینطور ما داخل رمان های دیگه هم گفته ایم رمان سایه گذشته هم جز رمان های قشنگ 

داخل این سایت بزرگ است پس بازم میگم رمان جدید خواستید شماره خودتونو بزارید قسم نظرات تا از جدیدترین رمان ها باخبر باشید

این رمان هم قسمت اخرش است

به اطراف نگاه کردم از علی خبری نبود

با خودم گفتم حالا که علی نیست از سامی بخوام

..

بیاد تو اتاقم..که باهاش اتمام حجت کنم

با اشاره چشم وابرو به سامی..رفتم طرف اتاقم

سامی اومد تو اتاقم .. سریع بیرونو نگاه کردم تا کسی ازبیرون

سامی رو ندیده باشه... سریع درو بستم و قفل کردم

سامی از حرکتم شوکه شد!..کاری داشتی..؟

سامی تو رو خدا سایتو از زندگیم بردار



درباره : جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : تمام قسمت های رمان سایه گذشته , رمان عاشقانه جدید , سایت رمان , رمان , رمان عاشقانه , رمان زیبا , رمان جالب , دانلود رمان سایه گذشته , رمان دخترانه , رمان سایه گذشته , دریای رمان , بهترین رمان ها , رمان های سایت نو دو هشتیا , رمان پرطرفدار , رمان عاشقانه و ایرانی , رمان جذاب و جدید ,
بازدید : 624
تاریخ : پنجشنبه 20 شهریور 1393 زمان : 2:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان زندگی یکی از رمان های زیبای است اماده کردیم البته فصل 8 است نظر یادتون نره

خوشحالی مسخره ام برای سرد شدن هوا در کمتر از یک ماه دود شد و به هوا رفت. با سرد شدن هوا تعداد ضایعه ها بیشتر شد و علاوه بر بازو این بار روی شکمم خودنمایی کرد! هیچ وقت فکرش را نمی کردم انقدر در برابر بیماری ضعیف النفس باشم. هر روز به نوعی خودم را دلداری می دادم اما در همان لحظه هم مطمئن بودم که تمام این دلداری ها فقط جنبه ی خود فریبی دارد!
باز جای شکر داشت که ضایعه های روی سرم که البته به تعداد انگشتان یک دست هم نبود با مصرف داروی سیاه رنگ و بد بویی به تجویز پزشک که داروساز ساخته بود از بین رفت.
نمی خواستم کسی از حال و احوالم با خبر شود برای همین مجبور بودم خودم را مثل همیشه نشان دهم.
از وقتی خانه ی پدری سهراب را دیده بودیم دو هفته ای می گذشت و تلاش ما برای پیدا کردن خانه ای در نزدیکی محله ی خودمان بی نتیجه بود. فهمیدن این که آن خانه چقدر برای سهراب با ارزش است کار ساده ای بود. تصمیم داشتم از سهراب بخواهم به جای پیدا کردن خانه ی جدید همان خانه را تعمیر کنیم.
بعد از کلاس منتظر سهراب شدم. نم نم باران می بارید. صبح فراموش کرده بودم چترم را بردارم. صدای بوق ماشینی توجه ام را جلب کرد. به سمت صدا که برگشتم سهراب را آن طرف خیابان دیدم. دستی تکان دادم و به سمتش حرکت کردم. دستش را که به سمتم دراز شده بود گرفتم. کمی من را به سمت خودش گشید و گفت:
- دلم تنگ شد بود ...
خنده ای کردم و گفتم:
- ما که دیروز با هم سه ساعت دنبال خونه می گشتیم!
چشمکی زد و گفت



درباره : جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : زندگی , رمان زندگی , تمام قسمت های رمان زندگی , .رمان عاشقانه , جدیدترنی رمان ها , رمان جالب زندگی , رمان مرگ , داستان زندگیlداستان جدید زندگیlرمان زندگی93 , رمان عاشقانه زندگی جدید , رمان , رمان عاشقانه جدید , دانلود رمان جدید برای موبایل , دانلود رمان زندگی برای موبایل ,
بازدید : 250
تاریخ : دوشنبه 20 مرداد 1393 زمان : 20:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

داستان اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر که داستان بسیار زیبا جذابی است

رو برای شما دوستان گرامی امروز گذاشته ایم

صدای زنگ تلفن روی میز منشی مطب هر روز به صدا درمی‌آمد اما در میان این همه بیماری که برای گرفتن وقت با مطب تماس می‌گرفتند زن ناشناسی بود که ادعایی عجیب داشت و می‌گفت از راز پنهانی خبر دارد که افشای آن برای آقای دکتر دردسرساز است. منشی جوان که از تماس‌های زن ناشناس خسته شده و احساس خطر می‌کرد تصمیم گرفت موضوع را با دکتری که پیش وی کار می‌کند در میان بگذارد.

به گزارش وطن امروز، «آرمین» پزشک 49 ساله‌ای که سال‌ها در خارج از کشور زندگی کرده است وقتی ماجرای تماس‌های زن ناشناس را شنید تصمیم گرفت خودش با وی صحبت کند.

آرمین که دلهره عجیبی داشت در انتظار تماس زن ناشناس بود تا اینکه موبایلش به صدا درآمد و زن ناشناس که صدای جوانی داشت ادعا کرد از راز پنهان زن و بچه پنهانی‌اش در آلمان خبر دارد و می‌داند افشای این راز زندگی آرمین را خراب خواهد کرد و پس از چند لحظه سکوت گوشی را قطع کرد.

دکتر وقتی این ادعاها را شنید عرق سردی روی پیشانی‌اش جاری شد و به فکر رفت و هنوز لحظاتی از تماس زن ناشناس نگذشته بود که دوباره موبایلش به صدا درآمد و زن ناشناس پیشنهاد داد برای پنهان ماندن راز دکتر هر ماه پولی دریافت کند و آرمین که شوکه شده بود از زن ناشناس فرصت خواست تا درباره این موضوع فکر کند. 2 روز گذشت و دکتر که تسلیم این اخاذی بود تلفنش به صدا درآمد و زن جوان پیشنهاد ماهانه یک میلیون و 500 هزار تومان به عنوان حق‌السکوت را داد و آرمین ناچار این پیشنهاد را قبول کرد. چند ماه از این ماجرا می‌گذشت و آرمین هر ماه پول درخواستی را به حساب زن جوان می‌ریخت تا اینکه دوباره زن ناشناس در



برچسب ها : داستان , داستان عاشقانه , رمان , اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , داستان جدید اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , رمان اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , رمان جدید اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , داستان جالب قشنگ اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , جدیدترین داستان اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر , دانلود داستان اخاذی خانم منشی و خواهرش از دکتر. , رمان عاشقانه جدید , سایت داستان , داستان شب بچه ,
بازدید : 865
تاریخ : سه شنبه 10 تیر 1393 زمان : 20:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

ارسان بعد از گفتن حرفاش رفت و منو بین یه دنیا شک و تردید گذاشت برگشتم خونه توی حیاط بهرام رو دیدم داشت از خونه می رفت
بهرام-سلام کجا بودی؟
بدون اینکه جوابی بهش بدم از کنارش گذشتم صداشو از پشت سرم شنیدم
بهرام-سوال پرسیدیم ها ؟
بی مقدمه برگشتم عقب
-راسته ارسان از من شکایت کرده؟
بهرام-رفتی دیدیش؟؟؟
-اونش به خودم مربوجواب منو بده؟؟
بهرام-خب راستش اره ببینم چی بهت گفته؟؟
بدون اینکه جواب سوالشو بدم رومو برگردوندم رفتم داخل خونه بابا و دایی کنار هم روی مبل نشسته بودن
-سلام
بابا-سلام دخترم خوبی؟
-بد نیستم
دایی-کجا یهو غیبت زد؟؟
-رفته بودم جایی
بابا-پیش ارسان بودی ؟؟
-اره
بابا-از شکایتشم بهت گفت؟؟
-اره یه چیزایی گفت یه شرط هایی هم گذاشت برای رضایت
دایی-چه شرط هایی؟؟
-ببخشید ولی نمی تونم بگم یعنی یعنی یه چیزی بین خودمون دونفره
برگشتم توی اتاقم حدود نیم ساعت بعد صدای زنگ خونه بلند شد بعد از چند لحظه دایی صدام کرد از اتاق بیرون رفتم



برچسب ها : رمان , رمان عاشقانه جدید , رمان احساس من , احساس , دانلود رمان احساس من ,
بازدید : 607
تاریخ : چهارشنبه 09 بهمن 1392 زمان : 14:45 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

با صدای تلویزیون چشمامو باز کردم... از مارال خبری نبود... سرجام نشستم ... یه کش وقوس کوچیک اومدم و به کمک عصام... لی لی کنان به سمت تالار اندیشه یا همون مستراح رفتم...
اوه چه صورت پف کرده ای... !!!
وقتی به سختی امر واجب و انجام داد ودست ورومو شستم... مارال با یه ماکارانی تپل منتظرم بود...
سفره رو روی زمین پهن کرد وگفت: خوب خوابیدی؟؟؟
پامو کنار سفره دراز کردم و مارال عین یه مامان مهربون برام غذا کشید وگفت: راستی فردا از شر گچ دستتم راحت میشی...
کلافه پوفی کشیدم و کمی برای خودم سالاد کشیدم وگفتم: تازه فیزیوتراپیش شروع میشه...
مارال غمگین نگام کرد وگفت: ببین چه بلایی سر خودت اوردی!
زدم تو خط خل و چل بازی وگفتم: بی خیال بابا ... ماست وبده من...
مارال تو چشام زل زد وگفت: تو حالت خوبه؟
با دهن پر ماکارانی پیچ پیچی گفتم: چرا بد باشم؟
مارال خندید وگفت: خودتم حال خودتو نمیفهمی... تو خواب داشتی گریه میکردی..
سرمو تو بشقابم کردم و جوابشو ندادم... فهمید حس وحال بحث و گفتمان وندارم بیخیال شد...
به اندازه ی کافی پنچر بودم...
بعد از چند دقیقه سکوت مارال اروم گفت: پرهام دست از سرم برنمیداره...
سرمو بلند کردم... مارال فوری نگاهشو ازم دزدید... خرس گنده از من خجالت میکشید وسرخ میشد... لبخندی به خواهر کوچیکه زدم ومنتظر شدم تا ادامه ی حرفشو بزنه...
نگام نمیکرد صورتش هم یه ذره صورتی شده بود ... با لبخند گفت: هی میگه گور بابای دوست پسرت! باهاش بهم بزن...
و ساکت شد...

دانلود ادامه مطلب



برچسب ها : رمان , رمان عاشقانه جدید , رمان آنتی عشق , دانلود رمان جدید برای موبایل , دانلود رمان آنتی عشق برای موبایل , رملن سر سنگین , رمان دخترهخوشگله ,
بازدید : 303
تاریخ : چهارشنبه 09 بهمن 1392 زمان : 14:44 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

دستشو دورکمرم گذاشته بود وداشت چرت وپرت میگفت!
- پس توکی میخوای جواب مثبت بهم بدی؟!هان!؟میدونم که اول وآخرمال خودمی!پس انقد منو نپیچون!
منم با دستم هولش دادمو دوییدم.ازش دورشدم.اونم همین جور دنبالم میومد.چه هوایی بود اون موقع!یکم که آرومتر رفتم بهم رسید.ازپشت محکم بغلم کرد!انقدر روی دستش مشت زدم تا منوبزاره پایین!دستاش قرمزو کبود شد!حقشه!پرروشده بود!
دوباره زدمش وفرارکردم.موقع ناهار هم کلی باهم خندیدیم.یه جورایی بامزه بود!شاید به خاطراین بود که زیادی حرف گوش کن بود!درمقایسه بافرهاد...!
اه بازم فرهاد!
اونو بیخیال دیگه دختر!
آره!
فرشیدو عشق است!
ایییییش!
واقعامن واسه چی قبولش کردم!؟من که هدفی نداشتم واسه خودم.اصلابه شوهرم و اینکه چه قیافه وخصوصیاتی داشته باشه فکرنمیکردم!شاید فرشیدبتونه مردخوبی باشه!
چه میدونم!اصلامهم نیست!
چه بخواد چه نخوادباید آدم بشه!
رفتم یه چیزی براش گرفتم تا کوفت کنه.خیلی عصبیم کرده بود ولی باید مراعاتشو میکردم!
باخجالت رفتم تو اتاقش.
یکم عرق کرده بود.یه دستمال بهش دادم تا عرق روی پیشونیشو پاک کنه.معلوم بودکه درد داره.ناراحت شدم.گناه داشت.شاید اگه من...!
اااا بازگفتی من؟!ول کن بابا!خودش مقصربوده!
درکمپوتشو بازکردم.عجیب ساکت بود!
نه انگار خجالتم سرش میشه!
- زبونتو موش خورده؟!
- نه!

بقیه ادامه مطلب



برچسب ها : رمان , رمان عاشقانه جدید , رمان گمشده ای در رویا , دانلود رمان جدید برای موبایل , دانلود رمان گمشده ای در رویا برای موبایل , رمان غمگین.رمان عاشقانه ,
بازدید : 444
تاریخ : چهارشنبه 09 بهمن 1392 زمان : 14:41 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

(نمیدونم چند ساعت خوابیدم اما امروز سرحالم، ولی موقعی که فرزام رو دیدم یه جوری شدم، واقعا میشه گفت چندشم شد، حتی اون چشمهای تیله ایش که همیشه برام جذاب بودن ، حالمو بهم میزدن موقع صبحانه وقتی بین شهاب و سام نشستم ،خیلی ریلکس زل زد تو صورتمو گفت :
فرزام-میبینم که حالت خوبه؟!
-(به خیال خودش من الان دیگه عاشقشم! واسه همین با صدای بلند از خسرو پرسیدم ) خسرو؟! ماهان کجاست؟!
خسرو-حتما خوابه؟! نزدیک صبح بود برگشت تو اتاق
-برم بیدارش کنم؟! (اینو از سام پرسیدم ! و از اونجا که سام بیشتر از من دلش میخواست فرزام رو حرص بده گفتش که )
سام-آره عزیزم، یه سینی بردار ، دونفری باهم صبحانه بخورین! )
(و من الان سینی به دست جلوی در اتاق ماهان هستم ! و عینه این بی ادبا بدون درزدن رفتم داخل ) (خواب بود! مطمئنم که شلوار هم پاش نیست! این اخلاقش بد بود! موقع خواب لباسهاشو در میاورد! آروم رفتم داخل! صدای خروپفش بلند بود! دلم نیومد بیدارش کنم تا صبح بالا سر من نشسته بود! خواستم بیام بیرون که یه چیزی نظرمو جلب کرد!) ( گوشواره ها روی میز بودن! خداییش خوشگلنا! رفتم نزدیکتر! دلم میخواست بندازمشون تو گوشم! ) ( ولی نمیندازم! معلوم نیست قبل من کی بهش دست زده! اه ! چندش! اما خیلی قشنگنا! )
(صدای راستین داره میاد؟! ) (از وقتی سعی کردم روس توانایی هام کار کنم، یکم قدرت شونواییم بیشتر شده! اما نه خیلی ، برم ببینم پایین چه خبره! ) ماهان؟! ( رفتم طرفش، عینه بچه کوچولوها خواب بود البته با یه صدای وحشتناک )
ماهان؟! بیدار شو! مگه منتظر راستین نبودی؟! (ای جانم، چشمهاشو باز کردو دوباره بست ) ماهان؟! بلند شو (نه خیر هرچقدر هم تکونش میدم جواب نمیده ) ماهااان؟!
ماهان-هاااا

بقیه ادامه مطلب



برچسب ها : رمان , رمان عاشقانه جدید , رمان بازگشت , دانلود رمان جدید برای موبایل , دانلود رمان بازگشت برای موبایل , شاپرک رمان.رمان مسخره کردن دختر.رمان مسخره کردن پسر. ,
بازدید : 346
تاریخ : چهارشنبه 09 بهمن 1392 زمان : 14:36 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)
آخرین مطالب ارسالی