قالب و افزونه وردپرس

رمان اندروید

اطلاعات کاربری

عضو شويد


فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع
نام کاربری :
رمز عبور :
تکرار رمز :
موبایل :
ایمیل :
نام اصلی :
کد امنیتی :
 
کد امنیتی
 
بارگزاری مجدد
موضوعات
اخبار
اخبار سیستان
اخبار گوشی
اخبار سینما و بازیگران
خبر مهم
قیمت ماشین
گالری عکس
بازیگران
عکس عاشقانه
عکس ماشین
ترول جدید
عکس خنده دار
لباس عروس
لباس خواب
عکس حیوانات
مدل مانتو
فوتبالی
شال روسری
لباس مجلسی
کارت پستال
خوانندگان
لباس جدید
مدل کت دامن
مدل کفش زنانه
مدل کت شلوار
مدل تاپ مجلسی
عکس کارتونی
عکس جدید
لباس نوزاد پسرانه
لباس نوزاد دخترانه
کت تک دخترانه
مدل مو
مدل انگشتر
مدل شلوار لی مردانه
مدل کیف پسرانه
مدل کیف دخترانه
کد پیشواز
کد پیشواز همراه اول
کد پیشواز ایرانسل
کد پیشواز رایتل
پزشکی
بیماری
زیبای صورت
فناوری و ترفند
ترفند موبایل
ترفند کامپیوتر
لب تاپ
بیوگرافی
بیوگرافی بازیگران مرد
بیوگرافی خوانندگان
بیوگرافی بازیگران زن
دانلود اهنگ
اهنگ غمگین
اهنگ مجلسی
نوحه
دانلود اهنگ جدید
فال
فال حافظ
فال انبیاء
فال تولد
مرکز دانلود
دانلود برنامه
بازی اندروید
بازي كامپيوتري
بازي اندرويد
فیلم ایرانی
مسابقات ورزشي
اس ام اس
خنده دار
حال گیری
تولد
روز مادر
روز پدر
روز زن
عاشقانه
اس ام اس به سلامتی
تبریکی
مناسبتی
اس ام اس تسلیت
اس ام اس رفاقتی
اشپزی
جدیدترین غذاها
انواع دسر
عاشقانه
عاشقانه جدید
رمان
جدیدترین رمان ها
دانلود رمان
رمان عاشقانه
داستان
داستان عاشقانه
داستان کوتاه
دارو های گیاهی
خواص روغن ها
خواص عرق ها
آرشیو
مطالب پربازدید
مطالب تصادفی
جالبترین عکس های نهال سلطانی جالبترین عکس های نهال سلطانی
بیوگرافی جدید مونا کرمی + عکس بیوگرافی جدید مونا کرمی + عکس
اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام اموزش جدید قرار دادن لینک روی متن در تلگرام
دعا دعا
سری جدید عکس های عاشقانه 97 سری جدید عکس های عاشقانه 97
عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان عکس دیده نشده پریناز ایزدیار در نمایش بینوایان
بهترین عکس های دیبا زاهدی و بیوگرافی بهترین عکس های دیبا زاهدی و بیوگرافی
ثبت‌نام خودروهای وارداتی ثبت‌نام خودروهای وارداتی
چرا پسته گران شد چرا پسته گران شد
شارژر اصلی و تقلبی را از کجا تشخیص بدیم شارژر اصلی و تقلبی را از کجا تشخیص بدیم
خنده دار ترین  جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار خنده دار ترین جوک های مردانه و پسرانه خفن و خنده دار
با این روش قد بلند بشید با این روش قد بلند بشید
با این روش با کبودی و سیاهی دور چشم خودخداحافظی کنید با این روش با کبودی و سیاهی دور چشم خودخداحافظی کنید
فایده های چرت زدن فایده های چرت زدن
روش صحیح بستن دستمال سر روش صحیح بستن دستمال سر
عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک عکس های جدید سیمگه خواننده محبوب ترک
عکس دیده نشده خانواده مونا کرمی+بیوگرافی عکس دیده نشده خانواده مونا کرمی+بیوگرافی
چرا بعد ورزش بی خواب میشیم چرا بعد ورزش بی خواب میشیم
روش ساخت ربات در پیام رسان سروش با استفاده از ربات روش ساخت ربات در پیام رسان سروش با استفاده از ربات
 الناز محمدی فوری ازاد شد الناز محمدی فوری ازاد شد
مدل جدید پالتو دخترانه زمستان 97 مدل جدید پالتو دخترانه زمستان 97
عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش عکس جدید احمد مهرانفر و همسرش
عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد عکس دیده نشده دونفره مارال و مونافرجاد
جدیدترین عکس های جدید جوانه دلشاد جدیدترین عکس های جدید جوانه دلشاد
خواص جالب  روغن شتر مرغ حتما بخونید خواص جالب روغن شتر مرغ حتما بخونید
روش جدید ساخت برچسب نام در اینستاگرام روش جدید ساخت برچسب نام در اینستاگرام
علت کم پشت شدن مو چیست علت کم پشت شدن مو چیست
اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال اموزش پیدا کردن گروه و جستجوی کانال
زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی زیباترین عکس بهاره كيان افشار باتیپ زمستانی
جدیدترین زندگینامه حسن ریوندی و همسرش + زندگی شخصی حسن ریوندی جدیدترین زندگینامه حسن ریوندی و همسرش + زندگی شخصی حسن ریوندی
درمان کم پشتی موی سر درمان کم پشتی موی سر
بازی محلی لپر وازی چیست بازی محلی لپر وازی چیست
عکس خانواده زن بچه پژمان بازغي عکس خانواده زن بچه پژمان بازغي
دیدترین مدل های لباس حنابندان 98 دیدترین مدل های لباس حنابندان 98
 درمان جدیدکبد چرب درمان جدیدکبد چرب
فال روز پنج شنبه 9 آذر 1397جدید فال روز پنج شنبه 9 آذر 1397جدید
فرجکفتار بدرد چی میخوره فرجکفتار بدرد چی میخوره
زیباترین مدل درست کردن ارایش عروس زیباترین مدل درست کردن ارایش عروس
اموزش کامل دیلیت اکانت تلگرام اموزش کامل دیلیت اکانت تلگرام
یک نفر یک نفر
دلم یک نفر را می ‌خواهد دلم یک نفر را می ‌خواهد
تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه تعداد طبیعی ریزش مو در روز چندتا باید باشه
نحوه فارسی کردن اینستاگرام بدون نیاز به نصب نسخه های غیررسمی نحوه فارسی کردن اینستاگرام بدون نیاز به نصب نسخه های غیررسمی
تک عکس های شقایق جعفری جوزانی تک عکس های شقایق جعفری جوزانی
شیک ترین  ست زرد و مشکی جدید شیک ترین ست زرد و مشکی جدید
عکس های دیده نشده مهسا هاشمی بازیگر سریال بازی نقاب ها عکس های دیده نشده مهسا هاشمی بازیگر سریال بازی نقاب ها
مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها مدل لباس جدید دامن بلند برای دختر خانم ها
تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا تیپ جدید و جالب ریحانه پارسا
مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران مدل مانتو های دخترانه پاییزه شیک تهران
عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران عکس امروز امین حیایی و جمعی از بازیگران
آمار سایت
آمار مطالب
کل مطالب : 9592
کل نظرات : 1720
آمار کاربران
افراد آنلاین : 170
تعداد اعضا : 38

کاربران آنلاین

آمار بازدید
بازدید امروز : 8,733
باردید دیروز : 1,370
ای پی امروز : 589
ای پی دیروز : 383
گوگل امروز : 5
گوگل دیروز : 15
بازدید هفته : 10,982
بازدید ماه : 40,768
بازدید سال : 393,383
بازدید کلی : 15,151,759
لینک دوستان
پیوندهای روزانه
کتابی که بعد خواندن منفجر میشود عکس (1419)
عکسهای خالکوبی عجیب غریب رویه بدن انسان های عجیب غریب (1574)
عکس لو رفته از جیگرهای خوب و بامزه ایرانی (2361)
عکس جدید به دست رسیده از دختر و پسرای پولدار ایرانی (2871)
عکس کودکی مرتضی پاشایی (1424)
کفش 800 میلیونی رو ببینید عکس (1897)
این شاگرد رستوران همه رو شگفت زده کرد عکس (2194)
فکر نکنم همچین ماشین عروسی دیده باشید عکس (2035)
عکس لو رفته دختر پسر لخت لخت روی تخت (5454)
غیر قابل باوره جوان ترین پدر مادر ایرانی عکس (2041)
محاله اتو کردن سینه دخترا دیده باشید عکس (3135)
عمرا همچین کیس کامپیوتری دیده باشید عکس (1204)
بهتون قول میدم علی صادقی رو اینجوری ندیدن عکس (1915)
گران قیمت ترین ساندویچ دنیا رو ببینید عکس (1230)
کار خیلی بد این دختر دانشجو در خانه اش (2940)
عکسهای خوشگل ترین دختران جهان که تا بحال ندیدید (3083)
عمرا این نمونه ته ریش دیده باشید عکس (1496)
عکس باور نکردنی لیلا اوتادی بدون ارایش (2434)
محاله لیلا فروهر رو با این چهره دیده باشید + عکس (1965)
شگفت انگیزترین مدل مو دنیا عکس (1438)
عمرا سحر قریشی رو اینجور دیده باشید عکس (3032)
آرشیو لینک ها
جستجو

کدهای اختصاصی
تبلیغات

رمان واقعا جدید و خوانده نشده همکارم میشی قسمت اخر

رمان واقعا جدید و خوانده نشده همکارم میشی قسمت اخر

رمان واقعا جدید و خوانده نشده همکارم میشی قسمت اخر

بعد از چند وقت تصمیم گرفتم بنویسم... تو این چند سال که سراغِ این دفتر چه نیومدم اتفاقای مختلفی افتاد...
بلاخره من تونستم درسم و تموم کنم و واردِ دانشکده افسری بشم... اما بعد از پایانِ درسم، درست وقتی بعد از شش سال من و فرزام تصمیم به بچه دار شدن گرفتیم متوجه شدیم که یه مشکلی هست و بعد از کلی آزمایش فهمیدیم که مشکل از منِ.
متاسفانه من پرولاکتینِ بسیار بالایی داشتم که به دلیلِ اینکه عادت ماهیانه ام مرتب بود هیچوقت متوجه مشکلم نشده بودم. علاوه بر پرولاکتینِ بالا تیروئیدِ پرکار هم داشتم............................................................

تقریباً نزدیک به پنج سال طول کشید تا من درمان بشم و تواناییِ باردار شدن داشته باشم اما تو این چند سال به اصرارِ فرزام مشغول به کار شدم تا زیاد فکر و خیال نکنم. 
فرزام تو این مدت بارِ دیگه بهم ثابت کرد که با تمومِ وجود دوستم داره. و همه جوره هوام و داشته و پایِ همه مشکل ها ایستاده...
خونه باغی که بابا سعی کرده بود بفروشتش بعد از تفتیشِ کلی بهمون برگردونده شد و من و فرزام گه گداری آخر هفته هامون و با 



برچسب ها : دانلود همکارم میشی , نوشتن رمان , رمان جدید همکارم میشی , مران عاشقانه همکارم میشی , رمان باحال همکارم میشی , دانلود رمان همکارم میشی , رمان برای گوشی , رمان اندروید , رمان جاوا , رمان همکارم میشی رو میخوام , تمام قسمت های رمان همکارم میشی , قسمت اخر رمان همکارم میشی , قسمت اول رمان همکارم میشی ,
بازدید : 795
تاریخ : سه شنبه 16 تیر 1394 زمان : 0:25 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان عاشقانه جدید اگه دردی باشد قسمت 2

رمان عاشقانه جدید اگه دردی باشد قسمت 2

رمان عاشقانه جدید اگه دردی باشد قسمت 2

رمان عاشقانه جدید اگه دردی باشد قسمت 2

رمان عاشقانه جدید اگه دردی باشد قسمت 2

چند مدت بود که خواب از چشمام حروم شده بود. اون شب مثل شبای دیگه خواب نداشتم. نگران بودم. نگران فرداهایی که هیچ آینده ای در اون نمی دیدم. تا کجا سقوط کردم؟ از کجا به کجا رسیدم؟ به جایی رسیدم که می خواستم تو خونه های مردم کار کنم؟ یه پوزخند نشست گوشه ی لبم. من، شادان، ناز پرورده ی خانواده می خواستم نوکری خونه های مردم رو کنم؟ ته ته دلم می خواستم خدا را صدا کنم؛ ولی با چه رویی آخه؟ خودم باعث این همه درد بودم. خود لعنتیم. دیگه با چه رویی می خواستم از خدا گله کنم؟ یه آه از ته دل کشیدم و چشمام رو باز کردم و نگاه به دستم و ساعتم انداختم. پوزخندی زدم............................................

ـ باز یادم رفت که هیچ ندارم.
ساعتی واسم نمونده. به سمت چپ چرخیدم و چشمام را بستم تا شاید خوابم ببره.

***
تک بوقی زد. حوصله باز کردن در رو نداشت. کلافه و سردرگم بود. یعنی کجا می تونست رفته باشه؟ هزار فکر گوناگون به ذهنش خطور می کرد؛ ولی هیچ دلش نمی خواست اجازه پیشروی دهد. ته دلش امیدوار بود شاید ...
با صدای یکی از فکر بیرون رفت.
ـ آقا، بفرمایید.
سری به نشانه سلام تکان داد. حتی نای لبخند زدن هم نداشت مرد با تعجب خیره شد بهش و چیزی نگفت. بی توجه به اون مرد دنده را جا به جا کرد. وارد اتاقش شد و

بقیه ادامه مطلب



درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : اگه دردی باشد , اگه دردی باشد رمان , رمان باحال , رمان جالب , رمان برای گوشی , رمان اندروید , رمان نویسی , نویسنده رمان اگه دردی باشد , رمان های گوشی , قسمت دوم رمان اگه دردی باشد , قسمت 2 رمان اگه دردی باشد , رمان جالب اگه دردی باشد , رمان جدید میخوام , رمان جالب میخوام , رمان واقعا جدید ,
بازدید : 267
تاریخ : سه شنبه 26 خرداد 1394 زمان : 14:35 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

رمان جدید و خوانده نشده حکم دل قسمت 3

برام مهم نبود چه خبره... یا موضوع چیه ... یا ... فقط داشتم دنبال راه در رو میگشتم که با وجود کلی نگهبان در جای جای قصر شیخ این ممکن رو محال بنظر می رسوند!
یه نفر از اطرافیان شیخ دیلر( پخش کننده ی کارت) شد.
بهراد بازی وشروع کرد... چند نفر هم دورشون جمع شدند... زهیره کنارم ایستاد وگفت: شیخ بازی و میبره...
برام مهم نبود کی برنده است کی بازنده... از بهراد هم بخاری بلند نمیشد... پسره ی اشغال...................................

زهیره با هیجان گفت: شیخ از چیزی که دوست داره دست نمیکشه... شده باشه اون چیز و ازبین ببره اما نمیذاره کسی به مالش دست بزنه...
حرفهای زهیره رو نمی فهمیدم... 
شیخ پیر رو کرد. دو تا کارتش شبیه هم بود. دو تا هشت سیاه داشت . یه هشت پیک و هشت خاج...
بهراد لبخندی زد و استریت رو کرد.سه تا کارت ده داشت ...
شیخ با حرص ریشهاشو میجوید.
بازی جذابی نبود.
کسی به عربی چیزی گفت و زهیره به من اشاره کرد و مرد لبخند منفوری زد و به سمت میز رفت.
با کسلی پرسیدم: چی گفت؟
ازیه جا ایستادن خسته شده بودم. حالا که زهیره فارسی بلد بود دلم میخواست حرف بزنم... حوصله ام سرنره... واقعا در اون شرایط نگران کسلیم بودم!
زهیره گفت: پرسید شرط بازی سر چیه....
گفتم: خوب؟

بقیه ادامه مطلب



درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : رمان عاشقانه , دانلود قسمت سوم رمان حکم دل , رمان اندروید , رمان گوشی , رمان جاوا , رمان قشنگ , رمان باحال , جدیدترین رمان ها , تمام قسمت های رمان , قسمت دوم رمان حکم دل , قسمت اخر رمان , رمان حکم دل اخر ,
بازدید : 223
تاریخ : یکشنبه 17 خرداد 1394 زمان : 13:09 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و خوانده نشده کی فکرش رو می کرد قسمت 11 (آخر)

رمان جدید و خوانده نشده کی فکرش رو می کرد قسمت 11 (آخر)

رمان جدید و خوانده نشده کی فکرش رو می کرد قسمت 11 (آخر)

رمان جدید و خوانده نشده کی فکرش رو می کرد قسمت 11 (آخر)

رمان جدید و خوانده نشده کی فکرش رو می کرد قسمت 11 (آخر)

یه نگاه به بردیا انداختم و گفتم:
ـ یه هفته شده ها... 
سرشو تکون داد و گفت:
ـ بیخیال... زندگیتو بکن... یه هفته دیگه هم صبر کن بعد قشنگ برو جوابشو بده... 
لبخندی زدم و گفتم:
ـ هنوز دلخوری!
سرشو تکون داد، دستمو از تو جیب پالتوم در آوردم و انداختم تو بازوش، بعد گفتم:
ـ خوب چیکار کنم؟ دلم واسه مامانم تنگ شده مامانتو دیدم!................................................................

یه نگاه عاقل اندرسفیه بهم انداخت، یعنی « خر خودتی » لبخند زدم و گفتم: 
ـ حالا فقط مامانم که نه... دلم واسه داداشام ـ پرهام و پارسا و پاشا ـ تنگ شده، بعد واسه بابام... واسه ثمین و غزال، واسه دوستام، واسه خاله ام... کلاً دلم تنگ شده دیگه!
یه کم دیگه خیره بهم نگا کرد که گفتم:
ـ اه... بردیا اینجوری نیگام نکن، خوب دلم واسه مسیحم تنگ شده دیگه! دلم واسه این همه آدم تنگ شده میخوای واسه مسیح تنگ نشده باشه؟!
لبخندی زد و به راهش ادامه داد، گفتم:
ـ واست تند تند ایمیل میفرستم!!
لبخندی زد و گفت:
ـ مطمئنم منو زود یادت میره!
شونه امو با بیخیالی بالا انداختم و گفتم:
ـ پس برگشتم همه چیزو تعریف میکنم!
بینیمو کشید و گفت:
ـ جرأت داری تعریف نکن! فقط یه سفارش واست دارم!
برگشتم طرفش و گفتم:
ـ چی؟!!
یه چهره ی مظلومی به خودش گرفت و گفت:
ـ میری اصفهان واسم گز میاری؟!!!!! 
خندم گرفته بود، گفتم:
ـ اوه... همچین خودشو مظلوم میکنه گفتم چی میخواد، باشه واست گز میارم! دیگه چیزی نمیخوای
سرشو به نشونه ی منفی تکون داد و گفت  ادامه مطلب بروید



درباره : جدیدترین رمان ها , دانلود رمان , رمان عاشقانه ,
برچسب ها : نویسنده رمان , نویسنده رمان کی فکرش رو می کرد , دانلود رمان جدید , رمان کی فکرش رو می کرد قسمت اخر , قسمت 10 رمان کی فکرش رو می کرد , رمان های سال 94 , رمان وبلاگ , رمان جاوا , رمان اندروید , رمان های پرطرفدار , رمان احساساتی ,
بازدید : 899
تاریخ : دوشنبه 11 خرداد 1394 زمان : 14:16 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید وسوسه قسمت دهم تا سیزدهم رو امروز اماده کرده ایم

هر روز جدیدترین ها رو در این سایت بزرگ مشاهده کنید

اين عوضي اينجا چيكار مي كنه؟
الهه در حالي كه برام چشم و ابرو مي نداخت بالا :
.از من مي پرسي ...
با ناراحتي به الهه نگاه كردم ...
الهه با خنده:
مرگ من بيا ارومتر راه بريم .....مي خوام ببينم اينبار مي خوادچيكار كنه...
بازوي الهه رو كشيدم تا سرعت قدماشو تندتر كنه ...
الهه-.هوي وحشي ارومتر ...چرا سگ بازي در مياري ...بابا مردم كه گناه نكردن ..دلشون پيش دختر حاج عباس گير كرده .....
- حالا اين الاغو بايد كجاي دلم جا بدم....
الهه-.اون جاي دلت كه پر از يونجه است... اونجا جاش خوبه ....
خنده ام گرفته بود ..
-گمشو بي شعور ...مگه دل من كاهدنه ....
الهه-.لابد هست كه هر الاغي پا مي زاره به دلكده ات ...
فقط هدي جون.. چطور لگد پريانشونو ....تو اون دل تحمل مي كني....
باهم اروم زديم زير خنده ....
الهه-.اوه اوه..داره صاحبت مياد ...
با خنده :
خفه مي شي يا خفه ات كنم ....
الهه-.تونستي اول اين الاغ تازه به دوران رسيده رو خفه كن ...من يكي پيشكش ....ته ....بين اين همه الوات ....قدرشو بدون ....جاي اقات خالي ....
سر كوچه پيچيديم...كه مزاحم هميشگي سرعتشو زياد كرد و توي يه حركت يه كاغذ مچاله شده رو انداخت تو بغلم .

بقیه ادامه مطلب



درباره : جدیدترین رمان ها ,
برچسب ها : رمان اندروید , سایت رمان , رمان جدید 94 , زیباترین رمان وسوسه , رمان غمگین وسوسه , رمان جالب وسوسه , رمان شنیدنی وسوسه , زیباترین رمان , رمان وسوسه جالب , دانلود رمان جدید , رمان جاوا , رمان اندروید وسوسهlاخرین قسمت رمان وسوسه , رمان , رمان عاشقانه , رمان وسوسه , دانلود رمان , دانلود رمان وسوسه ,
بازدید : 321
تاریخ : جمعه 08 اسفند 1393 زمان : 17:59 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

رمان جدید و خواندنی نقطه سر خط  قسمت 7 این رمان است که توانستم اماده کنم

برای شما بگذارم لطفا نظر خوبتونم بزارید

 خدایا تو یه روز دوتا سورپرایز، سومی رو بفرسی رسما پس افتادم.
–مشتاق دیدار.
سعی می کنم، خودمو جمعو جور کنم. نگامو از صورتِ شش تیغش می گیرمو به پکیجِ اهداییِ کنگره ی تو دستاش می دم و آروم لب می زنم: سلام
حینِ نشستن روی صندلی جوابمو می ده.
به سمتم متمایل می شه و حینی که نگاش به اطراف و جلوِ، دستشو روی دَسته ی صندلیم میذاره.
آنالیز گرهای غیرفعال شده از تعجبم تازه یکی یکی فعال می شن. جمله ی اولشو که قدمو مسخره کرده بود رو به یاد میارم. و سلام احمقانه ام، بعد از این مسخره شدن حس بدی رو بهم منتقل می کنه.
بی اختیار به سمت مخالفِ صندلیم، متمایل می شم. پاهای کشیده اشو روی هم انداخته، اونقدر بلنده که یه مقدار از پاهاشم اضافه میاد. از طرز تحلیلم بی اختیار لبخند صداداری روی لبم می شینه.
از چشمش پنهون نمی مونه و همونطور که اطرافو دید می زنه می پرسه : به چی می خندی؟
با بدجنسی هر چه تمام تر دستمو به اشاره ی قدو بالاش، تکون می دمو می گم: به قدِ رعنـــااا

بقیه ادامه مطلب



درباره : جدیدترین رمان ها , رمان عاشقانه ,
برچسب ها : رمان عاشقانه سری جدید , تمام قسمت های رمان نقطه سر خط , قسمت اول رمان نقطه سر خط , سری جدید رمان نقطه سر خط , نقطه سر خط رمان , رمان اندروید , رمان گوشی , رمان تبلت , قسمت اخر مران نقطه سر خط , قسمت اول و دوم رمان نقطه سر خط , رمان جدید نودهشتیا , رمان زیبا و ماندگار , رمان نقطه سر خط , رمان نقطه سر خط برای گوشی و موبایل و آیپد و آیفون , رمان های اجتماعی و ایرانی ,
بازدید : 598
تاریخ : یکشنبه 12 بهمن 1393 زمان : 1:41 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

خیلی وقت هست ما در این سایت رمان نگذاشته امی و امروز چنتا رومان برای شما 

در این سایت گذاشتیم اینم رمان جالب و زیبای رسوب حتما تا اخر بخونید

البته قسمت اخر این رمان است

 در را که بست نفس عمیقی کشید . به ساعتش نگاهی انداخت و هوفی کشید . خیلی وقت نداشت.
به جای اسانسور، از پله ها بالا رفت .
در را با کلید بازکرد با دیدن جعبه های روی هم چیده شده ، نفس عمیقی کشید … عقربه های ساعت دیواری ، به زمانی که نداشت دهن کجی میکرد .
هلن جلویش سبز شد و گفت: سلام.
لبخندی زد و گفت: سلام خسته نباشی.
هلن کش وقوسی امد و گفت: با اون یارو که میگفتی صحبت کردی؟
کیان دوباره به ساعت دیواری نگاه کرد و گفت: عصر میرم سراغش… و نگاهی به دور تا دور نشیمن انداخت و گفت:همه چیز و بار کردی؟ اونجا شصت متر بیشتر نیست ها !
هلن نگاهی به جعبه ها انداخت و گفت: میدونم… اینا جاگیر نیستن. مبل ها رو هم که نمیاریم… چند تیکه از وسایل اشپزخونه است و لباسامون .
کیان چانه اش را خاراند و گفت: هانا کجاست
هلن چشمهایش برقی زد و گفت: قرار داشت.
کیان ابروهایش را بالا داد و گفت: قرار

بقیه در ادامه مطلب



درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : رسوب چگونه به وجود میاید , دانلود برنامه رمان , دانلو برنامه داستان , رمان برای موبایل , رمان برای تبلت , رمان های عاشقانه , رمان زیبا , رمان جالب , رمان اندروید , رمان جاوا , رمان بوسه , دانلود قسمه اخر رمان رسوب , تمام قسمت های رمان رسوب , قسمت اول رمان رسوب , رمان موبایل و گوشی , رمان واقعا زیبا , رمان دلتنگی , چگونه رمان بنویسیم ,
بازدید : 484
تاریخ : پنجشنبه 25 دی 1393 زمان : 12:32 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

امروز رمان جالب و جدید تو بامنی لبته قسمت اخرشو 

تهیه کردمو گذاشتم نظر خوبتونم بزارید

صداي بوق كشيده ماشين تو گوشم مي پيچيد .....چشمامو اروم باز كردم ....تمام كتش خامه اي شده بود ..... با تعجب داشت به كت از دست رفته اش نگاه مي كرد ........دستشو گذاشت پشت سرش و شروع كرد به خاروندن .....در حالي كه مي خنده به من نگاه مي كنه ...
- اي نميري عماد كه جونمو اوردي تو دهنم .....
فريبا هم كه از ترس نون خامه ايشو انداخته بود رو زمين ...با ناراحتي به طرف من مياد
فريبا- اهو از صميم قلب برات متاسفم داري با يه خل ازدواج مي كني .....
اميدوارم بچه اتون به باباش نره ...انوقت مجبوري تا اخر عمر دلت براي دو نفر هي ويبره بره
عماد سوار ماشينش شد و با زدن بوقاي مداوم از كنارمون رد شد ....
فريبا- بريم كه تا داداش جونت سيماش قاطي نكرده برسونمت
دم در خونه....از خوشحالو محكم گونه اشو بوسيدم
فريبا- ای خاك بر سرم... چقدر تو چشم سفيد شدي اهو ....
خنديدم ..
فريبا- اينطور شنگول نري تو ..اون داداش

بقیه ادامه مطلب




درباره : رمان عاشقانه ,
برچسب ها : دانلود رمان تو با منی , داستان تو با منی , داستان عاشقانه , رمان کوتاه , رمان برای گوشی , رمان های جالب , رمان زیبا , رمان جالب , بهترین رمان ها , رمان دخترانه , رمان پسرانه , رمان ازدواج , داستان و رمان , رمان اندروید , رمان با منی , تمام قسمت های رمان تو با منی , رمان های معروف ,
بازدید : 574
تاریخ : پنجشنبه 25 دی 1393 زمان : 12:19 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

داستان زیبا وقشنگ عاشقانه عشق تا پای جان رو امروز برای دوست دارن گذاشتم

روزی مرد ثروتمن
دی همراه دخترش مقدار زیادی شیرینی و خوردنی به مدرسه شیوانا آورد و گفت اینها هدایای ازدواج تنها دختر او با پسر جوان و بیکاری از یک خانواده فقیر است.
 
شیوانا پرسید: چگونه این دو نفر با دو سطح زندگی متفاوت با همدیگر وصلت کرده اند؟

مرد ثروتمند پاسخ داد: این پسر شیفته‌ی دخترم است و برای ازدواج با او خودش را عاشق و دلداده نشان داده و به همین دلیل دل دخترم را ربوده است. درحالی که پسر یکی از دوستانم، هم نجیب است و هم عاقل، با اصرار می‌خواهد با دخترم ازدواج کند اما دخترم می‌گوید او بیش از حد جدی نیست و شور و جنون جوانی در حرکات و رفتارش وجود ندارد. اما این پسر بیکار هرچه ندارد دیوانگی و شور و عشق جوانی‌اش بی‌نظیر است. دخترم را نصیحت می‌کنم که فریب نخورد و کمی عاقلانه‌تر تصمیم بگیرد اما او اصلا به حرف من گوش نمی‌دهد. من هم به ناچار به ازدواج آن دو با هم رضایت دادم.

شیوانا از دختر پرسید: چقدر



درباره : داستان عاشقانه ,
برچسب ها : عشق تا پای جان , رمان عشق تا پای جان , دانلود رمان عشق تا پای جان , داستان جدید وقشنگ , داستان زیبا , وبلاگ عاشقانه , متن عاشقانه , رمان شنیدنی , داستان اندروید , رمان اندروید , رمان عاشقانه جدید , رمان خانه مادر بزرگ , رمان جالب.رمان گوشی ,
بازدید : 303
تاریخ : دوشنبه 05 آبان 1393 زمان : 20:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)

سلام خدمت دوستان گلم امروز رمان کی فکرشو میکرد قسمت 11 رو اماده کرده ایم

این رمان رو من همشو خوندم دیدم خیلی جالب هس برای شما قرار داده ایم

حتما بخونید نظر یادتون نره

یه نگاه به بردیا انداختم و گفتم:
ـ یه هفته شده ها... 
سرشو تکون داد و گفت://////////////////
ـ بیخیال... زندگیتو بکن... یه هفته دیگه هم صبر کن بعد قشنگ برو جوابشو بده... 
لبخندی زدم و گفتم:/
ـ هنوز دلخوری!///////////////////
سرشو تکون داد، دستمو از تو جیب پالتوم در آوردم و انداختم تو بازوش، بعد گفتم://///
ـ خوب چیکار کنم؟ دلم واسه مامانم تنگ شده مامانتو دیدم!..

یه نگاه عاقل اندرسفیه بهم انداخت، یعنی « خر خودتی » لبخند زدم و گفتم: 
ـ حالا فقط مامانم که نه... دلم واسه داداشام ـ پرهام و پارسا و پاشا ـ تنگ شده، بعد واسه بابام... واسه ثمین و غزال، واسه دوستام، واسه خاله ام... کلاً دلم تنگ شده دیگه!م:



درباره : جدیدترین رمان ها , دانلود رمان , رمان عاشقانه ,
برچسب ها : رمان , رمان جدید , کی فکرش رو می کرد , رمان جدید کی فکرش رو می کرد , دانلود رمان کی فکرش رو می کرد , رمان کی فکرش رو می کرد قسمت 11 , کی فکرش رو می کرد قسمت یازده , رمان کی فکرش رو می کرد قسمت یازده , رمان کی فکرش رو می کرد قسمت11 , دانلود تمام قسمت رمان کی فکرش رو می کرد , رمان در فایلpdf , رمان جدید عاشقانه , جدیدترین رمان ها , دانلود رمان دخترانه , رمان اندروید , رمان کی فکرش رو می کرد مرداد93 , رمان کی فکرش رو می کرد93 , جدیدتین رمان کی فکرش رو می کرد ,
بازدید : 483
تاریخ : دوشنبه 30 تیر 1393 زمان : 5:00 | نویسنده : masoud293 | نظرات (0)
آخرین مطالب ارسالی